ناموجود
هوای تهران در گرگ و میش یک عصر بهاری، مملو از شوق و شادابی بود. مینا با گلهایی در دست به خانه بازمیگشت. او به خاطر جشن تولد مادر خود به سراغ چیزی خاص رفته بود. بین انتخابهای مختلف، عطر نیو یورک گاردنیا باند نامبر ناین بود که نگاه او را به خود جلب کرده بود.
هنگام عبور از خیابانهای شلوغ، او به بوهای مختلفی که در فضا پیچیده بود فکر کرد؛ اما هیچکدام به اندازهی عطر نیو یورک گاردنیا باند نامبر ناین با او سخن نمیگفت. این عطر، سمبل جسارت و تازگی بود. از همان اولین باری که آن را بو کرد، ترکیبی از یاس، مریم و صدتومانی او را در دریایی از گلهای بهاری غرق کرد.
در خانه وقتی عطر را با دقت باز کرد، هر لحظه بیشتر به زیبایی آن پی برد. میانهروها و رایحههای پایه، با گاردنیا و گل رز غنی شده بودند که حس آرامش و لطافت را به ارمغان آوردند. در پایان، نتهای وانیل و خسخس یادآور گرمی و جذابیتی بودند که ماندگار بود.
مینا به مادرش گفت: این عطر بوی بهار را به خانهمان میآورد، همانطور که شهر نیویورک بانگ میزند تا بهاریترین خودش را نمایش دهد. نیو یورک گاردنیا تمام آن حسهای بهاری و شورانگیز را در خود داشت. این عطر، هم برای او و هم برای مادرش هدیهای بود که هرگز فراموش نمیشد.
مینا حتی بعد از بازگشت به اتاق خود نمیتوانست از فکر آن عطر دور شود. در حالی که بوی تازهی گلها همچنان در ذهنش موج میزد، او احساس کرد که نیویورک و تهران هر دو در کنار هم ایستادهاند، در عطری که بهطور همزمان قوی و لطیف بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب