داستان ما با یک روز ملایم پاییزی آغاز میشود. در خیابانهای شلوغ شهر، مردی با قدمهای مطمئن و چشمانی پر از هدف به سمت فروشگاه عطر حرکت میکند. او به دنبال چیزی خاص است؛ عطری که نه تنها در میان جمعیت، بلکه در خاطرات هم ماندگار شود.
در ویترین فروشگاه، انتخابهای زیادی وجود دارد، اما چیزی در او میگوید که باید قدمی فراتر بردارد. چشمش به سمت عطر نیاگارا کوریج میافتد. نامی که از ابهتی خاص برخوردار است؛ درست مانند آبشار نیاگارا که در نگاه اول با عظمت و زیباییاش دلها را میبرد. این انتخاب وسوسهانگیز برای او، یک تجربه جدید است.
با دستی لرزان بطری را برمیدارد و اولین اسپری را روی مچ دستش امتحان میکند. رایحهای چوبی و آروماتیک به مشامش میرسد، انگار که در میان جنگلی پر از درختان بلند و سرخسهای سرسبز ایستاده. همزمان حس تازگی و آزادی را در وجودش بیدار میکند.
طراح این معجزه، فرانسیس کمال، با هنرمندی خاصی توانسته طبیعت را در قالبی کوچک جایدهد. عطر نیاگارا کوریج از همان لحظهی اول، همانند نسیمی از جنگلهای خنک و مرطوب به مشام میرسد، حسی آشنا و در عین حال جدید. ترکیب دقیق عناصر چوبی، آروماتیک و رنگهای ملایم سبز و قهوهای، حس آرامشی را به ارمغان میآورد که تنها در دل طبیعت یافت میشود.
او بوییدنش را متوقف نمیکند. در هر لحظه، با استشمام این رایحه، خاطرات جدیدی در ذهنش زنده میشود. حالا او مطمئن است که انتخاب درستی کرده است. عطر نیاگارا کوریج او را به سفری بینهایت بر روی پلهای چوبی در دل طبیعت میبرد. سفری که با هر قطره از این عطر به او یادآوری میکند که چگونه حضورش میتواند همانند آبشاری پرطنین و پرانرژی باشد. این آغاز یک داستان جدید است. داستانی که با هر بار استفاده از این عطر، ادامه پیدا میکند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی