ناموجود
در یکی از روزهای آفتابی بهاری، در یک محله شلوغ و پر جنب و جوش، مردی شیکپوش به نام آقای کاظمی به قدمزنی مشغول بود. او همیشه به دنبال عطرهای خاص و منحصر به فرد بود که داستانهایی از گذشته و حال را با خود حمل کنند. روزی وقتی وارد بوتیک عطر کوچکی شد، با عطری روبرو شد که او را به دهههای هشتاد و نود میلادی بازگرداند، همان زمانی که عشق به جزئیات و اصالت در اوج بود. این عطر چیزی نبود جز عطر نیمیت پریسانا.
عطر نیمیت پریسانا با طراوت و جذابیت منحصر به فردش، همچون کتابی که داستانی زیبا را نقل میکند، به آقای کاظمی احساس زندگی دوباره بخشید. او این عطر را از آنجا که از دل رمانهای هاروکی موراکامی و داستانهای پس از زلزله کوبه در سال 1995 الهام گرفته شده بود، ویژه و خاص میدانست. این رایحه برای او تداعیگر مردی باوقار و با سلیقه بود که موسیقی جاز گوش میداد و به عطرهای کلاسیک علاقه داشت.
نتهای چرمی و دودی عطر، به همراه رایحههای کهربایی و حیوانی، او را به گذشتهای دور بردند، زمانی که همه چیز در اوج زیبایی و شکوه بود. حضور نتهای آلدهیدی و مشکی، همراه با طراوت چوبی و آروماتیک، حس تازگی و نشاط را در او زنده کرد.
آقای کاظمی با هر بار استفاده از عطر نیمیت پریسانا، احساس میکرد که در سالن کنسرتی نشسته و نوازنده مشهوری قطعهای از موسیقی جاز را برایش اجرا میکند. او میتوانست صدای زنده سازها را در قلب این رایحه احساس کند و با هر نت، به جایی در خاطراتش سفر کند.
این عطر نه تنها به او حس اعتماد به نفس و وقار میداد، بلکه داستانهایی از دنیای خود را نیز با او قسمت میکرد. برای آقای کاظمی، عطر نیمیت پریسانا نه تنها یک عطر بود، بلکه پلی به سوی خاطرات و لحظاتی ناب از زندگیاش بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی