در یک روز آرام بهاری، در یکی از خیابانهای پرشکوه پاریس، دختری به نام سارا قدم میزد. او همیشه به دنبال چیزهای منحصر به فرد و خاص بود، و این بار توجهش به عطری به نام عطر نوا پرل کچرل جلب شد. این عطر با طراحی خاص خود در راهروی شیشهای فروشگاهها میدرخشید.
سارا با کنجکاوی درب بطری را برداشت و اولین پاف را روی مچ دست خود زد. بوی مرکباتی تازه و فلفل صورتی فضای اطرافش را پر کرد. همزمان با حس عطر، یاد خاطراتی از سفرهایش به استانبول و عطر کیکهای تازه پخته شدهاش افتاد.
با گذر زمان، رایحههای گلی عطری که بر پایه گل صدتومانی و شکوفههای پرتقال آفریقایی بود، به او حسی آشنا و آرامشبخش داد. سارا حس کرد که در آغوش یک باغ گل ایستاده است. هر بویی که از او میگذشت، بویی از تازگی و طراوت به همراه داشت.
اما این پایان ماجرا نبود. با گذشت ساعتها، نتهای پایهها فاش شدند. بویی از فندق خوشطعم به تدریج خود را نشان داد که در ترکیبی دلنشین با باقی نتها، همه را مجذوب میکرد. این همان جادویی بود که توسط دو عطرساز افسانهای، دومیتیل میشالون برتیه و الیویه پولژ در سال ۲۰۰۶ خلق شده بود.
سارا با خود فکر کرد: این عطر نوا پرل کچرل، نه تنها حس زنانگی و خاص بودن را به من میبخشد، بلکه همراهی برای لحظات ماندگار زندگی خواهد بود.
او عطر را خرید و با لبخندی به سمت آیندهای پر از ماجراهای تازه قدم برداشت. عطر نوا پرل کچرل، اکنون بخش جداییناپذیر از داستان زندگی او شده بود و او را به یاد خاطرات زیبایش میاندازد. در هر قطره از این عطر، دنیایی از حس و هیجان نهفته بود که همچنان ادامه خواهد داشت.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی