ناموجود
در یک بعدازظهر پاییزی، علی به یک مهمانی دعوت شده بود. او با دقت تصمیم گرفت که چه عطری برای مناسبت خاص امشب انتخاب کند. در میان مجموعه عطرهایش، چیزی خاص و متفاوت نگاهش را گرفت: عطر نوبیلیتی آمیرا پرفیومز.
عطر نوبیلیتی آمیرا پرفیومز با یک آغاز شگفتانگیز از نُتهای نارنجی و هل، علی را به دنیایی از شگفتیها برد. بوی ترنج و ماندارین سیسیلی روح او را تازه کرده بود، او را با حس سرزندگی دعوت میکرد. این عطر با قدرتی که فقط به مردانگی خاصی مانند علی میتوان بخشید، به سمت نزدیکیهایی از بلوغ شخصیتیاش اوج گرفت.
وقتی علی وارد مهمانی شد، توجه همه را با خود همراه کرد. در میان جمعیت، بوی شکوفه نارنج و گل شمعدانی از او انتشار مییافت. این رایحههای میانی، نشانی از شکوه و وقار را با خود به همراه داشتند. با هر نفس عمیق، عطر نوبیلیتی آمیرا پرفیومز، اعتماد به نفس و جاذبه خاصی به او میبخشید.
اما این پایان ماجرا نبود. در طول شب، رایحه عطر به گرمای دلپذیری از نُتهای چوبی و کهربایی تحول یافت. نُتهای پایه مانند لادن، دانه تونکا و چرم، احساسی از عمق و جدیت به عطر هدیه کردند. علی حس کرد که گویی در سفری بیپایان به قلمرویی از اصالت و آرامش رفته است.
روز بعد وقتی علی به یاد شبی که گذشت افتاد، فهمید که عطر نوبیلیتی آمیرا پرفیومز فقط یک عطر نبود، بلکه تجربهای بود که او را به اوج هر روزش رسانده بود. این عطر نمادی بود از همآوایی و برازندگی، یک هارمونی که در نهایت به نقطه اوجی از کمال ختم میشود. علی بدون شک میدانست که این عطر همدم همیشگی او در تمامی لحظات خاص زندگیاش خواهد بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب