Noir Nectar Angeline

توضیحات

داستان از جایی شروع می‌شود که زنی به نام سارا، در یکی از کوچه‌های باریک و پیچیده شهر قدم می‌زند. هوا شامگاهی است و با نسیمی ملایم، بوی گل‌های بهاری در فضا جاری شده است. سارا به تازگی عطری جدید به نام عطر نوآر نکتر آنجلین به دست آورده بود و امروز اولین باری بود که آن را استفاده کرده بود.

از همان لحظه‌ای که این عطر را بر روی پوستش اسپری کرد، حس عجیبی از جادو درونش بیدار شد. این حس با بوی تازه و شاداب انگور سیاه شروع شد، گویی در باغی از میوه‌های تازه قدم می‌زند. قلب او از این تجربه ناب و دلپذیر به تپش افتاد.

سارا وارد یک کافه دنج شد، جایی که فضا با نور ملایم و موسیقی آرامش‌بخش پر شده بود. در این محیط، عطر نوآر نکتر آنجلین به تدریج با رایحه‌ای از گل یاسمین شبانه ظاهر شد. بوی این گل‌های اسرارآمیز او را به دنیایی از آرامش و زیبایی برد. همه چیز در لحظه‌ای متوقف شد، انگار که تنها او و این خاطره‌سازی از عطر باقی مانده‌اند.

با گذشت زمان، نت‌های پایانی این عطر به تدریج آشکار شدند. بوی چوب سدر و مشک به خاطرات او عمق و گرمایی خاص بخشیدند. احساسی از اطمینان و قدرت در او جوانه زد؛ احساسی که همزمان نرم و قوت‌یافته بود.

وقتی از کافه خارج شد، ماه بر آسمان شب می‌درخشید. سارا در حالی که به خانه بازمی‌گشت، متوجه نگاه‌های تحسین‌آمیز رهگذران شد که گویی آن‌ها هم جادوی عطر نوآر نکتر آنجلین را حس کرده بودند. هر قدمی که بر‌می‌داشت، ردپایی از خوشبویی گل‌فشان را در فضا برجای می‌گذاشت. این تجربه برای سارا یادآوری شدنی بود، لحظه‌ای که با هر بار استفاده از آن عطر می‌توانست دوباره زنده شود.