ناموجود
در غروب آرامی کنار صفحه شطرنج مینشینم. باران آرام میبارد. ذهنم به سال 1978 میرود. همان سالی که این برند رایحهای زنانه و جسور را معرفی کرد. عطر ایبریا. نامش را به افتخار نونا گاپرنداشویلی گذاشت. زنی که عنوان استاد بزرگ شطرنج را فتح کرد. رایحه هم همین روحیه را دارد. بیپروا. دقیق. حسابشده.
اسپری میکنم و اولین حرکت آغاز میشود. نتهای سرسبز مثل افتتاحیهای برقآسا پیش میآیند. زنگ گل برف لبخند میزند. برگاموت میدرخشد. بهار نارنج پنجرهها را باز میکند. هوا روشن میشود. حس مرکباتی و سبز تعادل میآورد. نفس عمیق میکشم. تمرکز پیدا میکنم.
بازی وارد میانه میشود. یاس میتازد. رز لطافت میریزد. زنبق، وقار زنانه را پررنگ میکند. هلیوتروپ با لمس پودری و کمی وانیلی، صحنه را نرم میکند. شانههایم میافتد. ضربان آرام میشود. اینجا قلب عطر ایبریا میتپد. شاعرانه و سفیدگلی. بدون اغراق. بدون شلوغی.
پایانبندی محکم میآید. چوب صندل ستون میسازد. بنزوئین شیرینی نجیب میآورد. کهربا گرما میبخشد. خزه بلوط زمین را زیر پا محکم میکند. رایحه چوبی و خاکی در پسزمینه مینشیند. ردبو باقی میماند. خاطره میسازد. این همان منطق شیپر گلی است. ریشهدار. ظریف. ماندگار.
لیانا گاخوکیدزه این هارمونی را تنظیم کرد. هر نت جای درست خود را پیدا میکند. هیچ چیز اضافه نمیزند. توازن دقیق، مثل چینش استادانه مهرهها حس میشود. رایحه در شهر کار میکند. در دفتر. در گالری. در عصرهای بارانی. زن امروز آن را راحت میپوشد. سن نمیخواهد. حال خوب میخواهد.
من این عطر را مثل شروعی مطمئن میبینم. نه تهاجمی. نه خجالتی. شخصیت میدهد. گفتوگو باز میکند. عکسی در ذهن میگذارد: روسری روشن، کتابی زیر بغل، قدمهایی مطمئن روی سنگفرش. و بویی که از گلهای سفید تا چوبهای گرم، آرامآرام تغییر میکند.
اگر رایحههای سفیدگلی و پودری را دوست داری. اگر به تعادل میان لطافت و قدرت فکر میکنی. این انتخاب توست. عطر ایبریا قصهای واقعی میگوید. قصه تمرکز، شهامت و زیبایی بیزمان. هر بار که آن را میزنم، یک بازی تازه آغاز میکنم. و تا آخر، با لذت جلو میروم.
سایر تلفظها: [ˈnoːnɑ] ایبریا, [ˈnoːnɑ] آیبریا, [ˈnoːnɑ] ایبِریا, [ˈnoːnɑ] ایبیریا, [ˈnoːnɑ] آیبیریا, [ˈnoːnɑ] آیبِریا, [ˈnoːnɑ] ایبریه, [ˈnoːnɑ] آیبریه, [ˈnoːnɑ] ایوریا, [ˈnoːnɑ] ایوِریا, [ˈnoːnɑ] آیوِریا, [ˈnoːnɑ] ایوریه, [ˈnoːnɑ] ایوِریه, [ˈnonɑ] ایبریا, [ˈnonɑ] آیبریا, [ˈnonɑ] ایبِریا, [ˈnonɑ] ایبیریا, [ˈnonɑ] آیبیریا, [ˈnonɑ] آیبِریا, [ˈnonɑ] ایبریه, [ˈnonɑ] آیبریه, [ˈnonɑ] ایوریا, [ˈnonɑ] ایوِریا, [ˈnonɑ] آیوِریا, [ˈnonɑ] ایوریه, [ˈnonɑ] ایوِریه, [ˈnoʊnɑ] ایبریا, [ˈnoʊnɑ] آیبریا, [ˈnoʊnɑ] ایبِریا, [ˈnoʊnɑ] ایبیریا, [ˈnoʊnɑ] آیبیریا, [ˈnoʊnɑ] آیبِریا, [ˈnoʊnɑ] ایبریه, [ˈnoʊnɑ] آیبریه, [ˈnoʊnɑ] ایوریا, [ˈnoʊnɑ] ایوِریا, [ˈnoʊnɑ] آیوِریا, [ˈnoʊnɑ] ایوریه, [ˈnoʊnɑ] ایوِریه, [ˈnoːnɒː] ایبریا, [ˈnoːnɒː] آیبریا, [ˈnoːnɒː] ایبِریا, [ˈnoːnɒː] ایبیریا, [ˈnoːnɒː] آیبیریا, [ˈnoːnɒː] آیبِریا, [ˈnoːnɒː] ایبریه, [ˈnoːnɒː] آیبریه, [ˈnoːnɒː] ایوریا, [ˈnoːnɒː] ایوِریا, [ˈnoːnɒː] آیوِریا, [ˈnoːnɒː] ایوریه, [ˈnoːnɒː] ایوِریه, [ˈnoʊnɒː] ایبریا, [ˈnoʊnɒː] آیبریا, [ˈnoʊnɒː] ایبِریا, [ˈnoʊnɒː] ایبیریا, [ˈnoʊnɒː] آیبیریا, [ˈnoʊnɒː] آیبِریا, [ˈnoʊnɒː] ایبریه, [ˈnoʊnɒː] آیبریه, [ˈnoʊnɒː] ایوریا, [ˈnoʊnɒː] ایوِریا, [ˈnoʊnɒː] آیوِریا, [ˈnoʊnɒː] ایوریه, [ˈnoʊnɒː] ایوِریه, [ˈnona] ایبریا, [ˈnona] آیبریا, [ˈnona] ایبِریا, [ˈnona] ایبیریا, [ˈnona] آیبیریا, [ˈnona] آیبِریا, [ˈnona] ایبریه, [ˈnona] آیبریه, [ˈnona] ایوریا, [ˈnona] ایوِریا, [ˈnona] آیوِریا, [ˈnona] ایوریه, [ˈnona] ایوِریه, [ˈnɔna] ایبریا, [ˈnɔna] آیبریا, [ˈnɔna] ایبِریا, [ˈnɔna] ایبیریا, [ˈnɔna] آیبیریا, [ˈnɔna] آیبِریا, [ˈnɔna] ایبریه, [ˈnɔna] آیبریه, [ˈnɔna] ایوریا, [ˈnɔna] ایوِریا, [ˈnɔna] آیوِریا, [ˈnɔna] ایوریه, [ˈnɔna] ایوِریه, [ˈnuːnɑ] ایبریا, [ˈnuːnɑ] آیبریا, [ˈnuːnɑ] ایبِریا, [ˈnuːnɑ] ایبیریا, [ˈnuːnɑ] آیبیریا, [ˈnuːnɑ] آیبِریا, [ˈnuːnɑ] ایبریه, [ˈnuːnɑ] آیبریه, [ˈnuːnɑ] ایوریا, [ˈnuːnɑ] ایوِریا, [ˈnuːnɑ] آیوِریا, [ˈnuːnɑ] ایوریه, [ˈnuːnɑ] ایوِریه, [ˈnuːnɒː] ایبریا, [ˈnuːnɒː] آیبریا, [ˈnuːnɒː] ایبِریا, [ˈnuːnɒː] ایبیریا, [ˈnuːnɒː] آیبیریا, [ˈnuːnɒː] آیبِریا, [ˈnuːnɒː] ایبریه, [ˈnuːnɒː] آیبریه, [ˈnuːnɒː] ایوریا, [ˈnuːnɒː] ایوِریا, [ˈnuːnɒː] آیوِریا, [ˈnuːnɒː] ایوریه, [ˈnuːnɒː] ایوِریه, [ˈnʊnɑ] ایبریا, [ˈnʊnɑ] آیبریا, [ˈnʊnɑ] ایبِریا, [ˈnʊnɑ] ایبیریا, [ˈnʊnɑ] آیبیریا, [ˈnʊnɑ] آیبِریا, [ˈnʊnɑ] ایبریه, [ˈnʊnɑ] آیبریه, [ˈnʊnɑ] ایوریا, [ˈnʊnɑ] ایوِریا, [ˈnʊnɑ] آیوِریا, [ˈnʊnɑ] ایوریه, [ˈnʊnɑ] ایوِریه, [ˈnɔnɑ] ایبریا, [ˈnɔnɑ] آیبریا, [ˈnɔnɑ] ایبِریا, [ˈnɔnɑ] ایبیریا, [ˈnɔnɑ] آیبیریا, [ˈnɔnɑ] آیبِریا, [ˈnɔnɑ] ایبریه, [ˈnɔnɑ] آیبریه, [ˈnɔnɑ] ایوریا, [ˈnɔnɑ] ایوِریا, [ˈnɔnɑ] آیوِریا, [ˈnɔnɑ] ایوریه, [ˈnɔnɑ] ایوِریه, [ˈnonə] ایبریا, [ˈnonə] آیبریا, [ˈnonə] ایبِریا, [ˈnonə] ایبیریا, [ˈnonə] آیبیریا, [ˈnonə] آیبِریا, [ˈnonə] ایبریه, [ˈnonə] آیبریه, [ˈnonə] ایوریا, [ˈnonə] ایوِریا, [ˈnonə] آیوِریا, [ˈnonə] ایوریه, [ˈnonə] ایوِریه
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی