ناموجود
در کوچهپسکوچههای قدیمی پاریس، زنی به نام الیسا زندگی میکرد. او همیشه در جستجوی عطری بود که بوی خاص و متفاوت داشته باشد. روزی در یکی از بازارچههای عطر و ادکلن شهر، چشمش به شیشهای براق و لطیف افتاد. این محصول، عطر نوسیبه فلوراسنت بود.
الیسا که همیشه عاشق رایحههای گلی بود، با خود گفت: چرا این عطر را امتحان نکنم؟ بوی عطر نوسیبه فلوراسنت در لحظه اول با ترکیب رایحههای خاص مگنولیا و مرکبات الیسا را مجذوب خود کرد. این ترکیب شاداب، او را به یاد آغاز یک صبح دلنشین در باغی پر از درختان گلی انداخت.
اما زیبایی این عطر تنها به آغازش محدود نمیشد. با گذر زمان، نتهای میانی یاسمن، گل یلانگ-یلانگ و گل مریم وارد میدان میشدند. الیسا حس میکرد در باغی بیپایان از گلهای سفید و زرد در حال پرسه زدن است. هر جرعه از این عطر، همچون بادی ملایم، روح او را نوازش میکرد.
سرانجام، نتهای پایه عطر با رایحههای گل رز و چای سفید، حال و هوایی آرامبخش و دلنشین به وجود آورد. الیسا حس میکرد تمام خاطرات خوشایند زندگیاش در این لحظه جلوی چشمانش زنده میشوند. این تجربه شگفتانگیز با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نبود.
عطر نوسیبه فلوراسنت، با ترکیب منحصربهفرد خود، نهتنها رایحهای دلپذیر ارائه میکند بلکه داستانی از زیبایی و ظرافت به ارمغان میآورد. این عطر دقیقاً همان چیزی بود که الیسا همیشه به دنبالش بود. او میدانست که حالا، هر بار که این عطر را میزند، نه فقط بویی خوشایند بلکه احساسی تازه و الهامبخش را تجربه خواهد کرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب