شب کوتاه و آرام زنان شهر در سال ۲۰۰۳ با ورود عطر امنیا بولگاری تغییر کرد. آلبرتو موریلاس، عطار معروف، با تلفیق هنری نتهای گوناگون، اثری خلق کرد که داستانی از سفر به سرزمینهای شرقی را روایت میکند.
در آن شب، زن جوانی به نام سارا تصمیم به امتحان این عطر گرفت. با اولین اسپری، عطر امنیا بولگاری او را به دنیای ناشناختهای برد. جادوی ترکیب زنجفیل، هل و فلفل قلب او را تسخیر کرد. سارا حس کرد در میان باغی از مرکبات و زعفران قدم میزند.
سفر او ادامه یافت. با گذشت زمان، عطرهای میانه مثل چای ماسالا، دارچین و بادام کمکم به سطح آمدند. او حس کرد با هر نفس، گرما و شوری خاصی در هوا جاری است.
در پایان روز، نتهای پایه مانند شکلات سفید و چوب صندل، احساسی از آرامش بخشیدند. نسیم چوبی و دانه تونکا، آخرین صفحات سفر او را در دل تاریخ ثبت کردند.
عطر امنیا بولگاری با رایحهای گرم و جذاب، مناسب هر روز و هر حالتی بود. بدون اینکه بر قدرت غالب شود و یا به شدت شیرین یا گلبو باشد. اما البته هر چیزی نقصهایی هم دارد. این عطر، پخش و ماندگاری کمتری داشت و طراحی بطریاش چندان دلپسند نبود.
این شب، نشانهای در ذهن سارا حک شد. او فهمید که هر عطر داستانی دارد که قرار است کشف شود. عطر امنیا بولگاری او را به یاد سفری انداخت که شاید روزی دوباره تجربهاش کند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب