Omnia Golden Citrine Bvlgari

توضیحات

خورشید تازه از افق بالاآمده بود. اولین اشعه‌های نور، درخشش طلایی بر سطح دریاچه ایجاد می‌کردند. لیلا، با حس شادی از پنجره اتاق خواب به این منظره خیره شده بود. تصمیم گرفت امروز را با حسی تازه و پرانرژی آغاز کند. به سراغ کمد رفت و دستانش به بطری زیبای عطر امنیّا گُلدِن سیترین بولگاری رسید. بطری آن همچون یک جواهر درخشان به نظر می‌رسید؛ طراحی‌اش خیره‌کننده بود.

با اولین پاشش، لیلا حس کرد که در باغی پر از هلوهای سفید و ماندارین سیسیلی قدم می‌زند. این عطر او را به یاد روزهای آفتابی تابستان انداخت، روزهایی که با دوستان در باغ‌های میوه می‌گذرانید. رایحه شیرین و فلورال این عطر او را در حالی به خود می‌آورد که روح او را با طراوت می‌کرد. تأثیر یلانگ-یلانگ و یاسمن در قلب این عطر، همچون لحظه‌ای بود که شاید خیلی دور از دسترس به نظر می‌رسید، اما اکنون در کنار او بود.

اما شکوه این عطر در نت‌های پایه‌اش پنهان شده بود. بوی بنزوئین و سدر از جایی عمیق بیرون می‌آمد و به آرامی فضا را پر می‌کرد. این نت‌ها حسی مرموز و چوبی به ترکیب می‌بخشید. عطر امنیّا گُلدِن سیترین بولگاری مانند خورشیدی بود که طلوع می‌کند، حسی گرم و دلچسب داشت.

با وجود تمجید‌هایی که این عطر با خود به همراه داشت، برخی معتقد بودند که بوی سیترونی که انتظارش را داشتند کمی محو بود. ولی لیلا، با لبخندی بر لب‌هایش، پخش شدن این رایحه سبک و دلپذیر را پذیرفت. برای او، این عطر نمادی از شادی گذرا ولی عمیق بود. با یک پاف از این عطر، روزی پر از ماجرا در انتظار لیلا بود. او آماده بود تا سفر جدیدش را با این رایحه خوش آغاز کند.