ناموجود
در قلب شهر، جایی که نورهای نئون با موسیقی ملایم شب در هم آمیخته است، مردی به نام آرش قدم به خیابان گذاشت. او همیشه به دنبال نشانهای برای یک خاطره تازه بود. دوست داشت تجربهای نو را با لمس انسانها و عطرهای گوناگون بیافریند. اما هیچکدام نتوانستند او را به وجد آورند.
تا این که روزی اتفاقی با عطر اونلی یو نووایا زاریا آشنا شد. این عطر شگفتانگیز، همچون ملودیای که سرشار از امید و شور زندگی است، به او حس تازگی بخشید. آرش در لحظهای که اولین قطره از این عطر را روی پوستش حس کرد، بویی از لیمو، پرتقال ماندارین و برگاموت او را دربر گرفت. طراوت این میوهها، او را به لبخندی ساده دعوت کرد.
با گذشت زمان، رایحه چوب سدر، شمعدانی و نعنا فضای اطراف او را پر کرد. این ترکیب به او اعتماد به نفس و احساسی از آرامش بخشید. حس میکرد در دشتی پر از گیاهان سبز ایستاده است، جایی که نسیمی خنک گونههایش را لمس میکند.
پایه عطر، با وتیور، نعناع هندی و مشک، به آرامی در اوج شب به گرمایی دلنشین تبدیل شد. این رایحهها همچون نغمهای ماندگار، برای آرش خاطره ساخت. با هر استشمام، حس میکرد که در پناه طبیعتی زیبا و دست نخورده است.
عطر اونلی یو نووایا زاریا برای مردانی چون آرش ساخته شده، مردانی که به دنبال اصالت و آرامش در یک شیشه عطر هستند. آن شب، آرش با قلبی سرشار از شادی به خانه بازگشت، با خاطرهای نو و احساسی از همیشه بودن. این عطر تبدیل شد به داستانی که او هر روز بازگو میکرد. هر بار که از عطر اونلی یو نووایا زاریا استفاده میکرد، این داستان تازهتر و زندهتر میشد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی