Oud Rose Les Soeurs de Noe

توضیحات

در یک روز آرام بهاری، هنگامی که نسیم ملایمی از میان درختان می‌وزید، ماری و پدرش به یک فروشگاه عطر در گوشه‌ای دور از شهر رفتند. ماری علاقه‌ای خیره‌کننده به عطرها داشت و هر بار که عطری جدید را می‌بویید، داستانی نو در ذهنش شکل می‌گرفت. اما در این روز خاص، سرنوشت عطر اود رز له سور دو نوئه با او گره خورده بود.

وقتی ماری وارد فروشگاه شد، رایحه‌ای غریب و جذاب او را به سمت یک قفسه چوبی قدیمی کشاند. عطر اود رز له سور دو نوئه آنجا قرار داشت. او بطری زیبا و شفاف آن را برداشت؛ شیشه‌ای که گویی درونش داستانی شرقی نهفته بود. عطر را روی مچ دستش اسپری کرد. ناگهان رایحه گرم و ادویه‌ای زعفران و داوانا در فضا پیچید و او را به یاد صحنه‌ای از دیدار مارک آنتونی و کلئوپاترا انداخت. دنیایی از حس‌ها و ماجراها در مقابل چشمانش جان گرفتند.

با پیچیدن بخور، ماری احساس کرد در میان باغی از گل‌های رز و فریزیا نشسته است. رایحه اغواگری بود که روح او را نوازش می‌کرد و قلبش را به تپش می‌انداخت. اما این داستان با ورود اوود و پچولی به اوج خود رسید. چوب عود و نت‌های چرمی، حس عمیقی از وقار و شکوه به عطر بخشیدند.

ماری چشم‌هایش را باز کرد و به پدرش گفت: این عطر، پلی برای پیوند شرق و غرب است؛ همان‌گونه که برندش می‌گوید. او مصمم بود عطر اود رز له سور دو نوئه را به گنجینه کوچک عطرهایش اضافه کند؛ یادگاری زیبا از این روز پرماجرا. تجربه‌ای که او را به مرکز داستان‌ها و خاطرات جدید دعوت می‌کرد.