ناموجود
در قلب شهر قدیمی، جایی که باد از میان کوچههای باریک و پربازار عبور میکرد، مردی با نام سامام زندگی میکرد. او سالها عشقی بیکران به عطرها داشت و هر لحظه عمرش را صرف جستجوی رایحهای جدید میکرد. روزی، نوای آرام نسیمی که از پنجرهی کوچک کارگاهش عبور میکرد، او را به سفری ذهنی برای کشف عطر عود سامام برد.
این عطر، با رایحههایی از زعفران، عودی اعجابانگیز و میوهی شورانگیز پشنفروت، همچون قطعهای از طبیعت وحشی بود که در آغاز عطرافشانی میشد. سامام ساعتها نشسته بود و به تغییر و تحول سریع این رایحهها فکر میکرد، چون که آنها همچون نقشهای به سوی مقصدی ناشناخته بودند.
در میان این تجربههای معطر، او چیزی را کشف کرد که روحش را تسخیر کرد: عود سامام به تدریج خود را نمایان ساخت و به لایههای میانی جاوا و پچولی تبدیل شد. این دو نوت همچون نوازشهای نسیمی از شرق بودند که روی پوست میلغزیدند و حسی از آرامش و قدرت را به ارمغان میآوردند.
اما چیزی فراتر از این بود. سامام با دارا بودن چرم، کهربا و وانیل در پایههای خود، عطری خلق کرد که گرم و دلنشین بود. در این ترکیب، چرمی که لطیف و کهربایی که گرم بود، با وانیل شیرین در هارمونیای بینظیر همآوا شده بودند و رویایی از صمیمیت و شجاعت به وجود آوردند.
این عطر عود سامام نه فقط برای زنان و مردان بود، بلکه برای هرکسی که خواهان تجربهی احساسی عمیق و فراموشنشدنی بود. در نهایت، سامام عطر خود را همچون نامهای به جهان معرفی کرد؛ عطری که گرمای نوازشهای اروپا را با رمز و رازهای شرق ترکیب کرده بود و تحفهای از زمان و مکانهای دور را به ارمغان آورد.
سایر تلفظها: عود سامام, عود سمام, عود سَمَم, عود سامَم, عود سِمام, اود سامام, اود سمام, اود سَمَم, اود سامَم, اود سِمام, أود سامام, أود سمام, أود سَمَم, أود سامَم, أود سِمام
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی