ناموجود
در یک روز بارانی بهاری، وقتی که تهران هنوز از خواب بیدار نشده بود، نوشین تصمیم گرفت که روز خود را با یک حس تازه و متفاوت آغاز کند. او به سمت قفسهی عطرهایش رفت و با نگاهی مشتاق عطر پامپلموس دیاساچ پرفیومز را برداشت. این عطر با رایحهای از دنیای مرکبات، نوشین را به سفری خیالانگیز دعوت کرد.
لحظهای که براساس رایحهاش تصمیم گرفت، یاد لحظههای زیبایی افتاد که مانند شعاعهای زرد خورشید در روزهای پاییز، گرم و آرامشبخش بودند. با اولین اسپری، بویی از گریپفروت و نارنجین به مشامش رسید. حسی یقینآور و پر از انرژی در وجودش زنده شد. عطر پامپلموس دیاساچ پرفیومز بار دیگر جادوی خود را نشان داد.
در میانهی روز، رایحهی پوملو و لیموی آمالفی بهآرامی ظاهر شدند. این ترکیبات با نتهای تند و تازهی خود، فضایی پر از نشاط را برای نوشین به ارمغان آوردند. هر قدمی که در خیابانهای شلوغ برمیداشت، حس خوبی داشت که او را از دغدغههای روزمره دور میکرد. در کنار تقاطعهای شلوغ، رایحههای مرکباته و نرولی او را به دنیایی از تازگی و طراوت بردند.
بعدازظهر، وقتی که همهچیز آرام شده بود، به نتهای پایهی چای و چوب صندل رسید. این نتها به طور ظریفی رایحهای گرم و آرامشبخش ایجاد کردند که تا شب همچنان همراهش ماند.
نوشین با هر اسپری از این عطر، تجربهای نو از دنیای رایحهها داشت. عطر پامپلموس دیاساچ پرفیومز برای او نه تنها یک عطر، بلکه پلی بود به دنیای خاطرات شیرین و لحظههای تازه. هر روز با این عطر، نوشین یک ماجراجویی رایحهای خاص را تجربه میکرد که هیچگاه تکراری نمیشد. هر بار که در جمعی حضور مییافت، بوی او نشانی از تازگی و جذابیت خاص خودش را داشت. این عطر به یکی از محبوبترین انتخابهای او تبدیل شده بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی