Group
Perfumer
Designer
Gender
سال عرضه
در قلب شهر پرهیاهو و شلوغ، قصری قدیمی و زیبا قرار داشت. قصری که هر گوشهاش داستانهای ناگفتهای در دل خود داشت و همیشه عطرهای متفاوتی از آن به مشام میرسید. یکی از آن عطرها، عطر پانتیا استفان هامبرت لوکاس ۷۷۷ بود.
داستان این عطر از یک روز بهاری آغاز میشود. روزی که خورشید ملایم و درخشانی آسمان را نورانی کرده بود. بانویی جوان به نام پانتیا، با نگاهی پر از اشتیاق وارد قصر شد. در راهروها قدم میزد و عطر مرکبات تازهای از ماندارین و برگاموت چون نسیمی دلپذیر با او همراه میشد.
پانتیا که از این ترکیب انرژیبخش لذت میبرد، به سوی باغ قصر حرکت کرد. در مرکز باغ، گلهایی نادر و چشمنواز از زنبق، یاسمن و بنفشه، لحظاتی بینظیر را خلق میکردند. بوی این گلها در هوا میپیچید و احساس آرامشی عمیق در او ایجاد میکرد. این بخش از عطر پانتیا استفان هامبرت لوکاس ۷۷۷ با هر نفسی که میکشید، او را به دنیایی از زیباییهای طبیعی هدایت میکرد.
روز به نیمه رسیده بود و خورشید رفتهرفته به سوی غروب میرفت. پانتیا در بازگشت به قصر، عطر چوب صندل و مشک سفید را احساس کرد. بویی که در ترکیب با دانه تونکا و برگ توتون، عمق و گرمای خاصی به فضای اطراف میبخشید. این نتهای پایه، ماندگاری و جذابیت این عطر را به اوج میرساندند و او را مجذوب خود میکردند.
عطر پانتیا استفان هامبرت لوکاس ۷۷۷ نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز طراحی شده است. هر قطهاش داستانی از هماهنگی و زیبایی را روایت میکند. در نهایت، این عطر مانند یک سفر به دنیایی پر از رنگ و بو است. سفری که هر لحظهاش پر از شگفتی و جذابیت است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب