در یک عصر آفتابی و گرم تابستان، زمانی که نسیم ملایمی از باغچهای پر از گلهای زیبای اسمانتوس میوزید، آرش قدم به بوتیک عطری معروف در شهر گذاشت. او به دنبال عطری بود که حس آرامش و گرمایی منحصر بهفرد را در وجود او زنده کند. چیزی شیک و متمایز که بتواند در هر فصلی به او احساس تازگی و انرژی بدهد.
در گوشهای از فروشگاه، یکی از ویترینها عطر پاردایس مون استی لودر را به نمایش گذاشته بود. آرش با کنجکاوی به سمت آن کشیده شد. بطری با طراحی کلاسیک و لوکسش، گویی داستانی مرموز و جذاب را در دل خود پنهان کرده بود. عطر پاردایس مون، با گروه بویایی چرم و مناسب برای هر دو جنس، به او اطمینان میداد که انتخابی تازه و ماندگار برایش خواهد بود.
وقتی اسپری کوچکی از عطر را روی مچ دستش زد، بوی دلنشین و لطیف اسمانتوس به مشامش رسید. این نت ابتدایی با حس شیرین و میوهای، او را به سرزمینی پر از گلهای عجیب و شگفتانگیز برد. کیمیای جادویی این عطر توسط رودریگو فلورس-روکس خلق شده و اوج هنر و دقت در ترکیب روایح را نشان میداد. بهتدریج، نت میانی لابدانوم جای خود را به چرم گرم و غنی پایه داد. این تغییر در بویایی باعث شد تا عطر پاردایس مون استی لودر، برای او همچون سفری در دل طبیعت به نظر برسد.
با گذر زمان و تکمیل رایحه، حس کلاسیک و استواری به زندگی آرش اضافه شد. هر بار که این عطر را استفاده میکرد، متوجه میشد که روزهایش با نگاهی متفاوت و افکاری عمیقتر سپری میشوند.
آرش این عطر را نه تنها به خاطر ماندگاری بلندمدت و اثر آرامبخش و خنککنندهای که داشت انتخاب کرد، بلکه برای داستانی که هر بار با استشمامش در ذهنش زنده میشد؛ داستان لحظات زیبای زندگی که همیشه در خاطره باقی خواهند ماند. عطر پاردایس مون استی لودر برای آرش به نمادی از زیباییهای بیپایان جهان تبدیل شده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب