در یک روز پاییزی تهران، هوا معطر به رطوبت خیابانهای تازه آبپاشی شده بود. میان این شهر پر از تناقضات، مردی با ابهت و شیکپوش به نام کیوان، در پی روزی پرعمل در دفتر کارش، تصمیم به تغییر فعالیت گرفت. او به سمت مغازهی عطرفروشی در خیابان فرشته حرکت کرد؛ جایی که عطرهای خاص و متفاوتی را میتوان یافت.
پس از ورود به فروشگاه، چشم کیوان به عطری با بستهبندی لاکچری و چشمنواز افتاد. نام این عطر «پاراتی من آرماف» بود؛ عطری که با یک لمس ساده از دستش، کیوان را به سفری در دنیای رایحهها برد.
این عطر با نوتهای شاداب و میوهای آغاز میشود. ترکیب پشنفروت، لیمو، و نعنای تازه، انرژی تازهای به فضای اطراف میبخشد. در همان لحظات اولیه، حس تازهای در وجود کیوان جریان پیدا کرد. در میانه این سفر رایحهای، او با قلب گرم دارچین و زنجبیل روبرو شد. این رایحهها، گرمای آرام و دلپذیری را به روزش آوردند.
پایان این داستان عطری، با نتهای پایه که ترکیبی از چرم لوکس و کهربای گرم هستند، همراه بود. این تازهگی و گرما مانند دستانی بود که شب را به آرامی در بر میگرفت. بلافاصله پس از استشمام «پاراتی من آرماف»، حس کرد که این عطر به عنوان امضای جدید شخصیاش انتخاب خواهد شد.
آن روز کیوان با حس جدیدی به خانه برگشت. «پاراتی من آرماف» نه تنها عطری بود که او را از همهمهی شهر دور میکرد، بلکه داستانی بود از تجربیات مختلف که میتوانست در هر بار استفاده، آغازگر روزی تازه و مملو از انرژی مثبت باشد. این عطر، با هارمونی بینظیر خود، مثل موسیقیای بود که همیشه او را همراهی میکرد.
سایر تلفظها: پاراتی من آرماف, پاراتی من اِرمَف, پاراتی من آرمَف, پاراتی من اَرماف, پاراتی من اَرمَف, پارتی من آرماف, پارتی من اِرمَف, پارتی من آرمَف, پارتی من اَرماف, پارتی من اَرمَف, پارتی مِن آرماف, پارتی مِن اِرمَف, پارتی مِن آرمَف, پارتی مِن اَرماف, پارتی مِن اَرمَف, پاراتای من آرماف, پاراتای من اِرمَف, پاراتای من آرمَف, پاراتای من اَرماف, پاراتای من اَرمَف, پاراتی مِن آرماف, پاراتی مِن اِرمَف, پاراتی مِن آرمَف, پاراتی مِن اَرماف, پاراتی مِن اَرمَف
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی