روزی روزگاری در شهری شلوغ، زنی به نام نغمه زندگی میکرد که عاشق ماجراجوییهای حسّی و عطرهای دلربا بود. یکی از روزهای بهاری، او در حال قدم زدن در یک خیابان پُستمدرن بود که نگاهش به یک بوتیک لوکس افتاد. جلوی ویترین ایستاد و به بستهبندی درخشانی که پشت شیشه قرار داشت توجه کرد. بوتیک به نام پرمیر لوکس اِیوون بود.
نغمه با هیجان وارد بوتیک شد. عطر پرمیر لوکس اِیوون با طراحی شیکی که داشت شبیه به یک جواهر با ارزش بود. او نمیتوانست در برابر کنجکاویاش مقاومت کند. به آهستگی شیشه عطر را برداشته و درب آن را باز کرد. با اولین اسپری، فضایی از رایحه شگفتانگیز انگور سیاه، گریپفروت و انار او را در بر گرفت. حس تازگی و شادابی، نغمه را به یک باغ میوه بهاری برد.
بعد از مدتی، رایحههای میانی یاس، گاردنیا و مگنولیا بهآرامی خودشان را نشان دادند. هر نت یک قصه خاص را برای نغمه بازگو میکرد؛ قصهای از شکوفههای سفید و پر رمز و راز، که تلفیقی از ظرافت و اصالت بود. نغمه نمیتوانست به چیزی جز این لحظات زیبا فکر کند.
در نهایت، رایحههای پایه پرالین، چوب صندل و پاچولی فضایی گرم و دلپذیر را به وجود آوردند؛ آکوردهایی که مثل یک پتو در شبهای خنک، او را در آرامش میپیچیدند. این عطر، همانطور که وعده داده بود، کلاس و اصالت را به زندگی نغمه افزود و او را برای ماجراجوییهای جدید آماده کرد.
عطر پرمیر لوکس اِیوون چیزی فراتر از یک عطر معمولی بود. این عطر نه تنها زنی همچون نغمه را تحت تأثیر قرار داد، بلکه او را به سفری در خاطرات و احساساتش برد. نغمه با لبخندی بر چهره، تصمیم گرفت این عطر را به همراه خود به خانه ببرد، چرا که حالا جزئی از داستان زندگیاش شده بود.
سایر تلفظها: پرمیر لوکس اِیوون, پرمیر لوکس اِوون, پرمیر لوکس آوون, پرمیر لوکس اَوون, پرمیه لوکس اِیوون, پرمیه لوکس اِوون, پرمیه لوکس آوون, پرمیه لوکس اَوون, پرمیر لوکزه اِیوون, پرمیر لوکزه اِوون, پرمیر لوکزه آوون, پرمیر لوکزه اَوون, پرمیر لاکسه اِیوون, پرمیر لاکسه اِوون, پرمیر لاکسه آوون, پرمیر لاکسه اَوون, پریمیر لوکس اِیوون, پریمیر لوکس اِوون, پریمیر لوکس آوون, پریمیر لوکس اَوون
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی