ناموجود
در یکی از بعدازظهرهای آرام پاییزی، زمانی که باد ملایمی برگهای خشک خیابان را به رقص درمیآورد، دختری جوان به نام سارا تصمیم گرفت با استفاده از عطر خاص خود یعنی عطر پیکسِس سنس آف تایم روز خود را جذابتر کند. سارا همیشه به عطر و رایحههای خاص علاقهمند بود و همیشه به دنبال عطری بود که بتواند با روحیهاش هماهنگ و همصدا باشد.
صبح زود به فروشگاه عطر رفت و در میان قفسههای متعدد ایستاد. دستش به سوی عطر پیکسِس سنس آف تایم دراز شد. این عطر با طراحی زیبایش بلافاصله نظرش را جلب کرد. سارا همیشه به دنبال عطری بود که نه تنها باعث جلب توجه شود بلکه بتواند حس آرامش و اعجاب را درون خود بیدار کند.
وقتی که اولین بار این عطر را امتحان کرد، رایحهی لطیف هلو و ریحان با نسیمی از اسطوخودوس و بوی خنک نعنایی او را فراگرفت. احساس کرد که وارد دنیای جدیدی شده، دنیایی که در آن همه چیز ممکن است. قلب عطر با نُتهای گلی گل رز و یاسمن به آرامی توجهاش را جلب کرد. بوی رایحههای پایه همچون چوب صندل و کهربا با همراهی نتهای گرم و خاکی پاچولی او را به آرامش عمیقی فرو برد.
آن روز برای سارا بهتر از همیشه گذشت. هر بار که نسیم بوی عطر را به سویش میآورد، با حس تازهای از انرژی و شوق پر میشد. عطر پیکسِس سنس آف تایم نه تنها یک همراه معطر برای سارا بود، بلکه دوست صمیمیاش شده بود. دوست داشتنی که او را به دنیای خیالانگیز و پر از رنگ و بوی تازه هدایت کرد. سارا با خود فکر کرد که این عطر، یک اثر هنری واقعی از مایکل ایوانز را با خود به همراه دارد.
این عطر، بیشتر از یک رایحه بود؛ در حقیقت، یک تجربه حسی کامل بود که به او اجازه میداد تا هر روز خودش را به شکلی نو بشناسد و زندگی کند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب