در یک عصر دلانگیز پاییزی، زمانی که برگهای درختان به رنگ زرد و نارنجی در آمده بودند، در خیابانهای شلوغ شهر که زیر پای مردمان شانزلیزه شده بود، نرگس با قدمهای آرام و اطمینان قدم میزد. او به تازگی عطر جدیدی به نام عطر ریهانا مشاعر خریده بود. این عطر، با رایحهای گرم و دلنشین، به او حس اعتماد به نفس و زیبایی میداد که پیش از این کمتر تجربه کرده بود.
نرگس عاشق رایحههای مرکباتی و میوهای بود، و ریهانا مشاعر که با ترکیبی از گریپفروت، گلابی سفید و تمشک آغاز میشد، به طور کامل سلیقهاش را تامین میکرد. این ترکیب میوهای نشاطبخش حسی از طراوت را به او میبخشید.
در میانه راه، وقتی رایحه چوب سفید و پچولی به مشامش میرسید، احساس میکرد پوشش از جنس جواهر بر تن دارد. این نوتها عطر را به یک اثر هنری مبدل میکردند که با چشم بسته هم کامل حس میشد.
اما آنچه که واقعا این عطر را ویژه میکرد، نوتهای پایه آن بود. چوب گایاک، چوب صندل، تنباکو و کهربا همگی به رایحهای گرم و حسی لطیف و جذاب میبخشیدند. عطر ریهانا مشاعر او را در جمعها متمایز میکرد و همه چشمها را به سوی او میکشاند.
با هر قدم، نرگس به این نتیجه میرسید که عطر ریهانا مشاعر همراهی عالی برای روزهای پرجنب و جوش و شبهای آرامشبخش است. این عطر یادآور حس منحصر به فردی بود که او برای همیشه در قلبش نگه خواهد داشت. عطر ریهانا مشاعر، برای زنی که میخواهد خاص و بهیادماندنی باشد، گزینهای بینظیر بود. نرگس با لبخند رضایتی عمیق مسیرش را ادامه داد و در عطر دلنشینش غرق شد.
سایر تلفظها: ریهانا مشاعر, ریهانا ماشار, ریهانا ماشاعر, ریهانا ماشهر, ریهانا مشاير, ریهانا مايشَر, ریهانا ماشر, رحانا مشاعر, رحانا ماشار, رحانا ماشاعر, رحانا ماشهر, رحانا مشاير, رحانا مايشَر, رحانا ماشر, ریحانه مشاعر, ریحانه ماشار, ریحانه ماشاعر, ریحانه ماشهر, ریحانه مشاير, ریحانه مايشَر, ریحانه ماشر, ریحانا مشاعر, ریحانا ماشار, ریحانا ماشاعر, ریحانا ماشهر, ریحانا مشاير, ریحانا مايشَر, ریحانا ماشر, ریَحانا مشاعر, ریَحانا ماشار, ریَحانا ماشاعر, ریَحانا ماشهر, ریَحانا مشاير, ریَحانا مايشَر, ریَحانا ماشر, ریحَنا مشاعر, ریحَنا ماشار, ریحَنا ماشاعر, ریحَنا ماشهر, ریحَنا مشاير, ریحَنا مايشَر, ریحَنا ماشر, رَحَنا مشاعر, رَحَنا ماشار, رَحَنا ماشاعر, رَحَنا ماشهر, رَحَنا مشاير, رَحَنا مايشَر, رَحَنا ماشر