ناموجود
در میان باغی سرسبز، جایی که برگهای سبز و طلایی در خورشید درخشان بازی میکردند، عطری جادویی ما را به سوی خود کشید. نام این عطر، عطر رمنیس ادیت بود؛ عطری که به مانند نسیمی از خاطرات دور وارد شده بود.
روزی گرم در تابستان، نغمههای صبحگاه همچنان در گوش حضور داشتند. درختان سرو و شاخههای میخک با نوای آهسته خویش به هم میتپیدند. «رمنیس» متعلق به هر دو جنس، مردان و زنان، با مجموعهای از روایح مرکباتی، چوبی و چرمی، داستانی تازه مینگاشت.
زمانی که درب شیشهای آن باز شد، اولین نتهای لیمو و ترنج ما را به خود آوردند. این نتها همانطور که در هوا پراکنده شدند، به تدریج با بوی خاص کندر و المی همراه شدند. این ترکیب، همچون آغازی تازه، با قدرت و اعتماد به نفس جلوهگری میکرد.
اما این تنها آغاز ماجرا بود. با گذر زمان، نتهای میانی عطر رمنیس ادیت، با حضور گل میخک و سرو، جنبهای گرم و ادویهای به تجربه اضافه کردند. احساسی همچو قدم زدن در مسیری پر از درختان بلند قد در جنگلی آرام، جایی که فقط صدای خشخش برگها شنیده میشود.
سرانجام، هنگامی که روز به پایان میرسید، نتهای پایه با ترکیبی از چرم، بنزویین و چوب صندل باقیماندند. این تجربه بینظیر، احساس امنیت و آرامش را به هر فردی هدیه میداد؛ درست مانند خاطرهای از گذشته که همیشه در قلب زنده میماند.
عطر رمنیس ادیت، با الهام از یادها و خاطرات کهنه، توانست سرگذشت دلها و روحها را دوباره بازگو کند. هر بار که این عطر بر پوست مینشست، پنجرهای به دنیایی از خاطرات فراموششده گشوده میشد؛ پلی میان گذشته و حال.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی