ناموجود
یک صبح زیبا در فصل بهار بود و خورشید تازه از پشت کوهها سر برآورده بود. سارا در حال آماده شدن برای یک روز کاری جدید بود. اما امروز کمی متفاوت بود. او تصمیم گرفت که رایحهای تازه را امتحان کند. در کمدش به دنبال عطر خاصی میگشت تا احساس متفاوتی برایش خلق کند. در همین حال، چشمانش به عطر رولر لاش افتاد.
با باز کردن بطری، نسیم خنکی از بوی پرتقال برزیلی در فضا پخش شد. رایحهای که فوراً حال و هوای تازهای برای سارا به ارمغان آورد. او لبخندی بر لب آورد و چند قطره از این عطر را پشت گوش و روی مچ خود زد. حالا او آماده بود تا با انرژی و اعتماد به نفس، با دنیا روبرو شود.
در مسیر به سمت محل کار، نوتهای میانی اين عطر با رایحه شمعدانی به تدریج خود را نمایان کردند و احساسی شاد و پرانرژی به سارا بخشیدند. رایحهای که به نظرش میآمد تمام افکار منفی را از او دور میکند و نشاطی بیمانند به او میبخشد.
تا زمانی که به دفتر رسید، ترکیب دانه تونکا بر روی پوستش به زیبایی جا خوش کرده بود. رایحهای شیرین و کمی گرم که حس راحتی و امنیت خاطر را به او القا میکرد. با هر قدم که بر میداشت، اطرافیانش نیز از این عطر دلپذیر لذت میبردند و این احساس خوب را با او شریک میشدند.
وقتی روز پایان یافت، سارا به خانه بازگشت، اما هنوز اثر و گرمای عطر رولر لاش روی پوستش مانده بود. او با خود اندیشید که چقدر یک عطر میتواند روزی تازه و متفاوت برای او رقم بزند. این تجربه، او را به یاد آن داستانهای قدیمی انداخت که چگونه لحظاتی ساده، به کمک رایحهای خاص، به یادماندنی و خارقالعاده میشدند. عطر رولر لاش برای او نهفقط یک محصول عطری، بلکه یک همراه همیشگی و دوست داشتنی بود.
سایر تلفظها: رولر لاش, رولر لووش, رولر لوش, رولر لَش, رولر لوشّ, رولِر لاش, رولِر لووش, رولِر لوش, رولِر لَش, رولِر لوشّ, روِلِر لاش, روِلِر لووش, روِلِر لوش, روِلِر لَش, روِلِر لوشّ, رُلِر لاش, رُلِر لووش, رُلِر لوش, رُلِر لَش, رُلِر لوشّ, رُلِرْ لاش, رُلِرْ لووش, رُلِرْ لوش, رُلِرْ لَش, رُلِرْ لوشّ
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی