در قلب شهر پرجنبوجوش و مدرن که هر گوشهاش قصهای برای گفتن داشت، زنی بهنام نرگس زندگی میکرد. نرگس عاشق جمعآوری عطرهای خاص و متفاوت بود و هر کدام از آنها برایش حکایتی از احساسات متفاوت بودند. او همواره به دنبال رایحهای بود که بتواند او را به دنیای خیال و رویا ببرد.
یک روز که نرگس به فروشگاه عطر موردعلاقهاش رفت، چشمش به محصول جدیدی افتاد که قلبش را به تپش انداخت. عطر رومانشیا کریستین داروین با شیشه زیبا و ظریفش، همان عطری بود که نرگس همیشه به دنبال آن میگشت. این عطر، با رایحه گلفام، چوبی و مشکیاش، او را به دنیایی دیگر میبرد.
نرگس بلافاصله عطر را امتحان کرد و با اولین اسپری، حس شگفتانگیزی از ترکیب بادیان ستارهای و ترنج در مشامش پیچید. قلب این عطر با یاسمین، گل رز، بنفشه و زنبق تکمیل شد، که مانند نقاشیای از بهشت، آرامش را به او هدیه میدادند. اثر پایانی این رایحه، چوب صندل، وانیل، مشک و کهربا بود که گرما و عمق خاصی به آن میداد.
عطر رومانشیا کریستین داروین داستانی از لطافت و قدرت زنانگی را بازگو میکرد. ترکیب پودری و نرم ادویهایاش با بوی بنفشه و چوب، فضای اطراف را پر از حس حضور میکرد. اشتیاق نرگس برای این عطر، روز به روز بیشتر میشد و او نمیتوانست روزش را بدون اسپری از عطر رومانشیا کریستین داروین آغاز کند.
هر بار که نرگس این عطر را میزد، بوی خوش و خاص آن توجه هر کسی را به سوی او جلب میکرد و او لبخندی از رضایت بر لب میآورد. این عطر، قصهای از رایحههای بیپایان بود که نرگس را به دنیایی از رویا و خیال میبرد. و او فهمید که این عطر، همدم همیشگیاش در سفرهای روزانهاش خواهد بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف