در قلب شهر فیرنزه، در کوچهپسکوچههایی باریک و پر از عمارتهای قدیمی، عطرسازی به نام آکوافلور فیرنزه وجود دارد. اینجا جایی است که رویاها تبدیل به رایحه میشوند و داستانها در بوی عطرها گویا میشوند. یکی از این عطرها، عطر رُزای آکوافلور فیرنزه است که بویش همچون نسیمی ملایم، شما را به دنیای گلها میبرد.
زنی جوان به نام الینا هر روز هنگام عبور از کنار این عطرسازی، با حس کنجکاوی به داخل نگاه میکرد. روزی تصمیم گرفت وارد شود و نگاهی به دنیای رنگارنگ شیشههای عطر بیندازد. عطری خاص توجه او را جلب کرد: عطر رُزای آکوافلور فیرنزه. بویی که از آن به مشام میرسید، یادآور صبحهای بهاری با گلهای رُزی بود که در حیاط خانهاش شکفته میشدند.
عطری با رایحهای گلی و زنانه، از روایح گل رز که تمامی حس بویاییاش را تسخیر میکرد. به خود گفت: این همان عطری است که همیشه دنبالش بودم. رزهایی که در این عطر استفاده شده بودند، با دقت و مهارت خاصی توسط سیلنو چلونی، عطرساز ماهر، انتخاب شده بودند. هر قطره از این عطر، داستانی از سرسبزی و شادابی را روایت میکرد.
الینا، با برگشت از عطرسازی، در خاطراتش غوطهور بود. انگار در باغی پر از گلهای رنگارنگ قدم میزد. این عطر، همان طراوتی بود که همیشه نیاز داشت تا روزهایش را روشنتر کند. هر بار که عطر رُزای آکوافلور فیرنزه را استفاده میکرد، حس میکرد در میان گلهای رز ایستاده و رایحهای دلنشین نفس میکشد.
مسیر زندگی الینا با این عطر زیباتر شده بود. او فهمید که بوی عطر تنها رایحهای نیست، بلکه تجربهای از لحظات ناب زندگی است. عطر رُزای آکوافلور فیرنزه نمیتوانست جزئی از خاطرات همیشگیاش نباشد. حالا نه تنها رایحهای دلنشین را با خود داشت، بلکه داستانی از عشق به زندگی را در قلبش احساس میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب