Round Everlast

توضیحات

در روزی خوش‌ آب‌ و هوا، آرامشی دلپذیر در باغچه‌ای سرسبز جاری بود. پرندگان نغمه‌های بهاری سر می‌دادند و زمان به آرامی می‌گذشت. در همین فضای سرسبز، مردی به نام علی در حال قدم زنی بود. او پرفیوم جدیدی به‌نام عطر راند اِوِرلاست در دست داشت که دوستانش بارها او را به استفاده از آن تشویق کرده بودند.

اولین اسپری از عطر راند اِوِرلاست روی پوست علی، او را به دنیایی تازه هدایت کرد. نسیم گل‌های خوشبو و مرکبات تازه به او خوش‌آمد گفتند. ترکیب خاصی از اسطوخودوس و رایحه‌ی لیمویی، حسی از تازگی و نشاط به او بخشید. علی احساس کرد نور خورشید درخشان‌تر شده و رنگ‌های طبیعت جلوه‌ای تازه پیدا کرده است.

قدم‌هایش را به سمت عمیق‌ترین نقطه‌ی باغچه برد. در راه، رایحه‌های میانی عطر بر او آشکار شدند؛ نت‌هایی از گل‌های نادیده، انگور فرنگی قرمز و چوب‌های معطر، حال و هوایی آرام و دلنشین بر او بخشیدند. این لحظات به اندازه‌ای خاص بودند که انگار هر ثانیه به یک خاطره ماندگار تبدیل می‌شود.

قدم‌های آخر او را به نزدیکی رودخانه رساندند، جایی که نت‌های پایه عطر به اوج رسیدند. بوی کهربا و چوب‌های معطر، حسی گرم و راحت به او داد. انگار زمینی که روی آن قدم می‌گذاشت، ملکوتی شده بود. علی با خودش اندیشید که یک عطر چقدر توانایی خلق چنین احساسات عمیقی را دارد.

از آن روز به بعد، عطر راند اِوِرلاست همدم وفادار علی در روزهای پرکار و زمان‌های استراحت شد. هر بار استفاده از آن، سفر کوتاهی به دنیای طبیعت را برایش به ارمغان می‌آورد، جایی که زمان و مکان معنایی متفاوت پیدا می‌کردند. عطر راند اِوِرلاست، نه تنها بویی خوش، بلکه داستانی از دوباره یافتن طبیعت درون بود.