در یک هوای خنک پاییزی، جایی در کوچههای آرام و قدیمی شهر، قدم میزدم و در جستجوی هدیهای خاص برای دوستی عزیز بودم. در میان مغازههای معمولی، بویی تازه به مشامم رسید. بویی مسحورکننده که مرا به سوی خود کشاند. مغازهای با نام هنر عطرسازی، جایی که عطر شازب اصغرعلی با افتخار به نمایش گذاشته شده بود.
داخل مغازه، هوای خوش و دلپذیر ترکیبات عطری قابل توجه بود. فروشنده با لبخندی دوستانه به من نزدیک شد و عطر شازب اصغرعلی را برایم معرفی کرد. این عطر، با آغازی مرکباتی از ترنج، لیمو و پرتقال ماندارین، حس طراوتی بینظیر را میآفرید. بویی که همانند نسیم خنک صبحگاهی، روحم را نوازش داد و مرا به دل طبیعت برد.
زمانی که عطر را روی پوستم امتحان کردم، نتهای میانی آن مانند یک قصه تابستانی به نمایش درآمدند. رایحه گرم و چوبی صندل و نعناع هندی، به همراه لمس لطیف عنبر و گلها، عطری شگفتانگیز و پیچیده را خلق کردند. این ترکیب مانند سیری آرامشبخش، لحظههایی از شادی و آرامش را به ارمغان آورد.
در پایه این عطر هم، نتهای چوبی، عنبر و مشک، رایحهای ماندگار و گرم به جای گذاشتند که به آرامی با پوست من عجین شد و تا ساعتهای طولانی همراه من ماند. این عطر نه تنها مختص زنان یا مردان، بلکه برای هر دو جنس طراحی شده بود و با اطمینان میتوانستم هدیهای مناسب برای دوستم بیابم.
با بستهبندی زیبا و شیک، شازب اصغرعلی هم از نظر ظاهری و هم از نظر محتوایی، انتخابی بینقص بود. این عطر، نمایندهای از تلفیق هنر و تجربه در خلق رایحههای خاص بود. و به نظر میرسید که جستجوی من به پایان رسیده بود؛ هدیهای که بیگمان دوستم را نیز به دنیای جادویی شازب اصغرعلی خواهد برد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب