در یک عصر مهآلود پاییزی، وقتی که آسمان کمکم رو به تاریکی میرفت، مریم با شور و شوق وارد خانه شد. او روز پرفشاری را در دفتر کارش سپری کرده بود و اکنون تنها یک چیز میتوانست آرامشبخش باشد: عطر سیلنسیز پرپل جاکومو. این عطر افسانهای، هدیهی ارزشمندی بود که او از دوستش دریافت کرده بود و هر بار با بوییدن آن به دنیایی از آرامش و زیبایی سفر میکرد.
عطر سیلنسیز پرپل جاکومو با نام زیبایش، مریم را به لحظههای شیرین زندگیاش میبرد. او زمانی را که در یک باغ پر از گلهای سفید و معطر گذرانده بود، به یاد آورد. ترکیب نتهای ابتدایی مانند فریزیا و ماندارین نارنجی حس تازگی و شادابی را به او هدیه میداد. این رایحهها یادآور روزهای دوستی و شادی بودند.
کمی بعد، نتهای میانی ظاهر شدند. گل تیاره و یاسمن رایحهای گلی و غنی به هوا میبخشیدند. مریم به یاد جشنهایی افتاد که با دوستان نزدیکش گذرانده بود و بوی گلها در هوا پیچیده بود. این عطر گویی داستان زندگیاش را بازگو میکرد.
و سرانجام نتهای پایه با ترکیب دانه تونکا، چوب صندل، و کهربا، مریم را به دنیای خیال و رویا بردند. حس گرمای دلپذیر این نتها، هر استرسی را از وجودش دور میکرد و او را به آرامش رساند. بله، عطر سیلنسیز پرپل چیزی فراتر از عطر بود؛ پلی بود به دنیایی از خاطرات و احساسات ناب.
مریم عطر سیلنسیز پرپل جاکومو را بر روی پوست خود اسپری کرد و با هر بار استشمام آن، به دنیایی جدید از زیبایی و خاطرات سفر کرد. این عطر نه تنها او را آرامش میداد، بلکه انرژی و اعتماد به نفس را نیز برایش به ارمغان میآورد. در حقیقت، عطر سیلنسیز پرپل جاکومو واقعاً یک گوهر ناب در مجموعهی عطری او بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی