ناموجود
در یک غروب دلانگیز تابستانی، مهرداد در جستجوی عطری بود که بتواند احساس آزادی و تازگی را به او هدیه کند. او وارد مغازهی عطر فروشی محبوبش شد و به دنبال عطری متمایز گشت که بتواند حال و هوای سفر به جزایر یونان را برایش یادآوری کند. پس از گذراندن دقایقی میان قفسهها، چشمش به عطر اسکایروس بلو الن دنیل افتاد. این عطر با نام جذاب و متفاوتش فوراً توجهاش را جلب کرد.
مهرداد با اشتیاق درب شیشهای زیبا و آبی آن را باز کرد. با اولین اسپری، موجی از رایحهی تازه مرکبات بر او غلبه کرد. این آغاز، ترکیبی از بوی نشاطآور ترنج یا همان برگاموت بود که گویی آسمان آبی و صاف یک جزیره را به تصویر میکشید. او نفس عمیقی کشید و حس خوشایندی وجودش را فرا گرفت.
در کنار این رایحه اولیه، لحظاتی بعد، قلب عطر با نُتهای میانی از گل صدتومانی، رز و یاسمن، خودش را به آهستگی آشکار کرد. این ترکیب گلی و زنانه با حالت مردانهی عطر توازنی دلانگیز ایجاد کرده بود. عطر اسکایروس بلو الن دنیل با این نُتهای میانی، طراوت و لطافتی به مهرداد بخشید که او را به یاد مسیرهای پرگل و زیبا جزایر مدیترانهای انداخت.
اما قصه هنوز ادامه داشت. در نقطه اوج ماجرا، پایانه این عطر با نُتهای پایدار مشک، سدر و عنبر به صحنه آمد. این ترکیب گرم و چوبی، تداعیگر شبی آرام در سواحل بود؛ شبی که مهرداد را برای لحظاتی به دنیایی دیگر برد.
مهرداد بیدرنگ تصمیم گرفت عطر اسکایروس بلو الن دنیل را خریداری کند. این عطر نه تنها رایحهای بینظیر داشت، بلکه با هر بار استفاده از آن، تجربه تازهای از گردش و ماجراجویی برای او آغاز میشد. عطری که داستانهای بویاییاش هیچگاه از یاد نمیرود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب