در شهری صبح یک روز بهاری، مهتاب به دنبال گمشدهای بود که در قلبش جا خشک کرده بود. هوا تازه بود و عطر گلهای بهاری در هوا پیچیده بود. او که عاشق عطرهای خاص بود، به مغازه عطر فروشی معروف شهر، به نام عطرستان، وارد شد.
چشم مهتاب به عطر جدیدی افتاد که نامش عطر سولیل الن بری بود. بستهبندی شیک و زیبای آن با طراحی گلهای رنگارنگش، او را جذب کرد. او بلافاصله تصمیم گرفت که آن را امتحان کند. عطر را باز کرد و بر روی مچ دستش اسپری کرد.
رایحه میوهای و شیرین با قدرت، او را به سرزمینهایی دوردست و گرمسیری برد. نتهای آغازین میوههای شورانگیز همچون پشن فروت، پرتقال، آناناس و انگور قرمز با شوق در قلبش نفوذ کردند. مهتاب با لبخندی گفت: این همان عطری است که دنبالش بودم.
در حالی که به خیابان قدم میزد، قلب مهتاب با نتهای میانی یاسمن، گل برف و رز که در فضای عطر پخش شده بودند، میزان هیجانش را بیشتر کرد. حالتی از تازگی که روز او را با انرژی و سرزندگی پر کرد.
در پایان روز، نتهای پایدار و گرم چوب صندل، وانیل و کارامل در کنار مشک، رایحهای دلنشین از عطر سولیل الن بری را به پایان روز او هدیه دادند. این عطر به او یادآور شد که زیبایی در جزئیات نهفته است و این جزئیات کوچک میتواند روزی را به خاطرهای ماندگار تبدیل کند.
مهتاب به خانه بازگشت، اما ذهنش هنوز درگیر عطر سولیل الن بری و احساس شاداب و پرنشاطی بود که این عطر در او به وجود آورده بود. این عطر در ذهن و قلب او جاویدان شد و او هر بار که از آن استفاده میکرد، حس میکرد که داستانی تازه و پر از رنگ و بو میآفریند.
سایر تلفظها: سولیل الن بری, سولیل آلن بری, سولیل اَلن بْری, سولیل اَلان بْری, سولیل آلَن بْری, سولی الن بری, سولی آلن بری, سولی اَلن بْری, سولی اَلان بْری, سولی آلَن بْری, سولهیل الن بری, سولهیل آلن بری, سولهیل اَلن بْری, سولهیل اَلان بْری, سولهیل آلَن بْری, سلهیل الن بری, سلهیل آلن بری, سلهیل اَلن بْری, سلهیل اَلان بْری, سلهیل آلَن بْری, سولیلێ الن بری, سولیلێ آلن بری, سولیلێ اَلن بْری, سولیلێ اَلان بْری, سولیلێ آلَن بْری
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی