ناموجود
نسیم دلپذیر صبحگاهی در باغی پر از شکوفههای رنگارنگ در جریان بود. در کنار رودخانهای آرام، زنی به نام لیلا جعبه کوچکی را در دست داشت. این جعبه حاوی گوهری بینظیر بود: عطر اسپیریت آو هیون میلتون لوید. لیلا لحظهای مکث کرد تا از زیبایی طبیعت اطرافش لذت ببرد، سپس درب جعبه را به آرامی گشود.
با اولین اسپری، درب بهشتی از نتهای بالایی باز شد. بوی دلانگیز میوه استوایی که با طعم خاص هل و ترنج درآمیخته بود، فضای اطراف را فرا گرفت. لیلا چشمانش را بست و بوی عطر او را به دنیایی از خاطرات شیرین برد.
حالا نوبت جادوی گلها بود. رایحه لطیف رز و یاس که در قلب این عطر نهفته بود، همانند نغمهای دلنشین، روح لیلا را نوازش میکرد. عطر اسپیریت آو هیون میلتون لوید با این نتهای میانی، حال و هوایی شاعرانه به روز او بخشید.
اما این همه ماجرا نبود. زمانی که رایحه عطر به پایههای خود میرسید، گرمای دلپذیر پرالین و پچولی با رد بویانیلا ترکیب میشد و حس گرمی و آرامش را به لیلا القا میکرد. او احساس کرد که در آغوشی گرم و مطمئن قرار گرفته است.
لیلا متوجه شد که عطر اسپیریت آو هیون میلتون لوید چقدر با او هماهنگ است. او این عطر را نه تنها به خاطر ترکیبات بینظیرش، بلکه به خاطر احساسی که به او القا میکرد، انتخاب کرده بود. نسیم صبحگاهی با خود داستان لیلا و عطر محبوبش را به گوش درختان و گلها رساند و آنها نیز زمزمهکنان به استقبال روزی جدید و پر از امید رفتند.
سایر تلفظها: اسپیریت آو هیون میلتون لوید, اسپیریت آو هیون میلتون لوید, اسپیریت آو هیون میلتون لیود, اسپیریت آو هیون میلتون لیود, اسپیریت آف هیون میلتون لوید, اسپیریت آف هیون میلتون لوید, اسپیریت آف هیون میلتون لیود, اسپیریت آف هیون میلتون لیود, سپریت آو هیون میلتون لوید, سپریت آو هیون میلتون لوید, سپریت آو هیون میلتون لیود, سپریت آو هیون میلتون لیود, سپیریت آف هیون میلتون لوید, سپیریت آف هیون میلتون لوید, سپیریت آف هیون میلتون لیود, سپیریت آف هیون میلتون لیود
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی