ناموجود
داستان از آنجایی آغاز میشود که نرگس در حال قدم زدن در بازارچهی شلوغ و پرجنبوجوشی بود. میان همهی هیاهو و صداهای ناهمگون، رایحهای عجیب و مرموز توجه او را جلب کرد. آن رایحه چیزی نبود جز عطر استراوبریز کریو بلک سند از برند معتبر آرکانا کراوز. نرگس هرگز به چنین ترکیب عطرینی برنخورده بود و این کنجکاوی او را به سمت مغازهای کوچک و دنج هدایت کرد.
داخل مغازه، فروشنده با لبخندی گرم به استقبالش آمد و عطر استراوبریز کریو بلک سند را به او معرفی کرد. عطر، با آکوردهای شیرین و کوکوتیاش، حس تابستانی و گرمسیری خاصی را ایجاد میکرد. رایحهای میوهای که ذائقهی هر کس را تحریک میکرد و در ذهن او به خاطرهای ماندگار تبدیل میشد. نرگس با بوییدن این عطر، نسیم خنک طلاییرنگی را تصور کرد که بر روی شنهای سیاه ساحل میوزد.
مغازهدار با هیجان توضیح داد که این عطر در سال ۲۰۱۵ عرضه شد و به عنوان محصولی یونیسکس، هم برای زنان و هم برای مردان طراحی شده است. آکوردهای عنبرین و چوبی و همچنین حس لطیفی که این عطر ایجاد میکرد، درست همانچیزی بود که نرگس برای لحظات خاصش جستجو میکرد.
نرگس با خود فکر کرد که این عطر نه تنها برای استفاده روزمره، بلکه برای شبهای خاص و مهمانیها نیز بسیار مناسب است. او به آرامی بطری را برداشت و بوی آن را دوباره استشمام کرد. گویی که در دل همان بازارچه، میان همهمه و شلوغی، به جزیرهای دوردست و آرام سفر کرده بود.
داستان نرگس و عطر استراوبریز کریو بلک سند از آن روز به بعد تبدیل به قصهی همیشهماندگار او شد. وقتی نرگس به خانه برگشت، این عطر جادویی را بخشی از زندگی روزمرهاش کرد و هر بار با استفاده از آن، به همان لحظات رویایی بازمیگشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب