ناموجود
در یک روز زیبای بهاری، آریا تصمیم گرفت تمام روزش را با چیزی خاص و جدید شروع کند. با نگاهی به کلکسیون عطرهایش، چشمش به یک بطری خاص افتاد؛ عطر سونگ هومه آلفرد سانگ. در این لحظه تصمیم گرفت تا این عطر را که به کلاسیک مدرن تبدیل شدهاست، امتحان کند.
وقتی اولین افشانه از عطر سونگ هومه را روی مچ دستش پاشید، بویی تازه و پرانرژی از انواع توتهای درخت عرعر، ترنج و لمون به او خوشآمد گفتند. آریا این حس تازگی را با چشمانی بسته تجربه کرد و احساس کرد که در یک باغ پر از میوه و گیاهان تازه حضور دارد. این حس از آرامش وجودش را به تسخیر کشید.
چند لحظه بعد، نتهای میانی این عطر، او را به دنیای دیگر بردند؛ دنیایی پر از کاجهای سرسبز و گلهای خوشبویی مانند میخک قرنفلی و شمعدانی. این ترکیب عالی از نتهای گلی و ادویهای، تجربهای جدید و جذاب را به آریا هدیه داد. او احساس کرد که در وسط جنگلی پر از رنگهای زنده و شاداب ایستاده است.
در نهایت، نتهای پایه عطر سونگ هومه آلفرد سانگ، به شکلی خارقالعاده با بوی چرم و مشک بر سطح پوست او ماندگار شدند. وجود چوب صندل و نعناع هندی، گرمای خاص و منحصربهفردی به این عطر بخشیدند. این بوها به آرامی و به صورتی لطیف او را در آغوش گرفتند و به او حس قدرت و اعتماد به نفسی تازه بخشیدند.
آریا در این فکر فرو رفت که سونگ هومه آلفرد سانگ چطور توانسته است بهراحتی پلی بین گذشته و حال بزند. با این عطر، او همزمان کلاسیک و مدرن بودن را تجربه کرد. شاید این عطر برای همه مناسب نباشد، اما برای او یک انتخاب بینظیر بود که هر روز بوییدن آن، تجربهای متفاوت و پر از انرژی به او میبخشید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب