ناموجود
در یکی از روزهای سرد پاییزی، وقتی برگهای زرد روی زمین به آرامی در حال رقصیدن بودند، شهریار با احساس ماجراجویی به سمت مغازهی عطر فروشی مورد علاقهاش قدم زد. عطرها همیشه او را به دنیای دیگری میبردند و امروز نوبت سفری جدید بود. در قفسهای که مخصوص عطرهای خاص و نایاب بود، چشمانش به شیشهای با طراحی متفاوت و خیرهکننده دوخت. نام آن، عطر توباکو اکستریم ایل پروفومیِره، درخشان و به نوعی مرموز به نظر میرسید.
ایل پروفومیِره، برندی که همیشه با رایحههای منحصربهفردش شناخته میشود، این بار با عطر توباکو اکستریم داستانی تازه برای عاشقان عطرها روایت کرده بود. بافتی متفاوت و گروه بویایی آروماتیک، این عطر را از دیگر عطرها متمایز کرده بود. طراحی آن توسط استاد عطرساز، ماسیمیلیانو تورتی، انجام شده و سنگینی و شیرینی در کنار هم ادغام شدهاند تا یک تجربهی بینظیر ایجاد کنند.
اولین بویی که از عطر توباکو اکستریم به مشام شهریار رسید، آمبر گرم بود. ناگهان ذهن او به ساحلهای آفتابی و طلایی برده شد. در لایههای بعدی، حس طراوت مرکباتی متصاعد میشد و حالتی شاداب به او میداد. اما چیزی که بیشتر شهریار را مجذوب کرد، قدرت و جسارت بوی چرم و حیوانی بود که به آرامی در فضای اطراف پراکنده میشد. هر پاف از این عطر، داستانی تازه و لایهای جدید از احساسات را به او هدیه میداد.
این عطر بینظیر از مجموعهی The Discontinued بود، خاص و یکتا. همانطور که شهریار راهی به سوی خانهاش میشد، هر لحظه بیشتر متوجه شد که عطر توباکو اکستریم ایل پروفومیِره چطور توانسته با هنر و خلاقیت، روایتی شخصی و پر رمز و راز برای او بسازد. حالا او فقط صاحب یک عطر نبود، بلکه نگهبان یک داستان زنده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب