در یک روز گرم تابستانی، وقتی که خورشید در اوج تابش خود بود، محمد در حال قدم زدن در خیابانهای شلوغ شهر بود. او به دنبال عطری خاص میگشت که تمام روز را با او بماند و انرژی تازهای به او بدهد. پس از گذراندن لحظاتی درون یک بوتیک معتبر، عطر «تنـدنزا ون جیلز» او را مجذوب کرد.
وقتی محمد این عطر را امتحان کرد، نخستین برخوردش با نتهای ابتدایی آن بود؛ رایحهای از سیب قرمز و دارچین که به همراه آوای تازه لیمو و نعناع، حس طراوت و شادابی را در وجودش زنده کردند. این ترکیب بینظیر او را به یاد سفرش به ایتالیا انداخت؛ جایی که زیباییهای کلاسیک با طراحیهای نوین ترکیب شده بودند.
رفتهرفته، دلنشینی نتهای میانی ظاهر شد. بنفشه، یاسمن و اسطوخودوس همچون باغی پر از گلهای بهاری، معنای کاملی از لطافت و تازگی را در این عطر به نمایش گذاشتند. محمد احساس کرد که هرکجا قدم میگذارد، این عطر به مانند امضایی شخصی، از او پیروی میکند.
اما آنچه که عطر «تنـدنزا ون جیلز» را به یک انتخاب بینظیر برای محمد تبدیل کرد، پایه گرم و دلانگیز آن بود. ترکیبی از وانیل، چوب صندل و عنبر که به همراه مشک و سدر ویرجینیا، سایهای از گرمای دوستی و اعتماد را در ذهن محمد ترسیم کردند.
هر بار که از این عطر استفاده میکرد، احساس میکرد به نقطهای جدید از زندگیاش پا گذاشته است. ترکیب بویی که هر لحظهاش سقفی از طراوت و انرژی را به زندگی او میبخشید. عطر «تنـدنزا ون جیلز» به مانند پل میان کلاسیک و مدرن، همنشینی از طبیعت و هنر بود که داستانی نو را برای محمد خلق کرده بود.
سایر تلفظها: تنـدنزا ون جیلز, تنـدنزا وان جیلز, تنـدنزا ونگیلز, تنـدنزا وان گیلز, تِندِزا ون جیلز, تِندِزا وان جیلز, تِندِزا ونگیلز, تِندِزا وان گیلز, تِندِنزا ون جیلز, تِندِنزا وان جیلز, تِندِنزا ونگیلز, تِندِنزا وان گیلز, تِندِنزِه ون جیلز, تِندِنزِه وان جیلز, تِندِنزِه ونگیلز, تِندِنزِه وان گیلز, تَندَنزا ون جیلز, تَندَنزا وان جیلز, تَندَنزا ونگیلز, تَندَنزا وان گیلز, تِندَنزا ون جیلز, تِندَنزا وان جیلز, تِندَنزا ونگیلز, تِندَنزا وان گیلز
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی