ناموجود
در یک صبح خنک پاییزی، امیر همراه با دوستانش در کافهای دلنشین نشسته بود. کافه فضایی آرام داشت و بوی قهوه تازه دم شده در هوا پیچیده بود. امیر از جیبش یک شیشه عطر ذ بست بروز وان وی فابرلیک بیرون آورد و چند پاف به گردنش زد. بلافاصله فضای اطرافش با عطر گرم و آرامشبخش این محصول پر شد.
این عطر با نتهای آغازین هل و ترنج، حس تازگی و انرژی را به امیر میبخشید. حس میکرد یک روز فوقالعاده در انتظارش است. دوستانش هم که از بوی خوش عطر به وجد آمده بودند، از او درباره این عطر سوال کردند.
امیر با لبخند گفت: عطری که همراهش هستم، عطر ذ بست بروز وان وی فابرلیک است. این عطر مثل یک همراه قابل اعتماد است که همیشه کنارم میماند.
یک جرعه از چای داغش نوشید و ادامه داد: وقتی نتهای میانی دارچین و میخک و چای سیاه خود را نشان میدهند، گرما و صمیمیت فضا را بسیار دلپذیرتر میکنند. انگار هر لحظه میتوان معجزهای تازه را انتظار داشت.
دوستانش با علاقه به توضیحات امیر گوش میدادند و یکی از آنها گفت: همیشه به دنبال عطری بودم که نه تنها بوی خوبی داشته باشد، بلکه داستانی برای گفتن داشته باشد.
امیر لبخندی زد و گفت: این عطر به معنای واقعی هنر ساخت عطر را نشان میدهد. با نتهای پایانی تنباکو، وانیل و شیر، حسی ملایم و دوستداشتنی ایجاد میکند که تا پایان روز همراهیات خواهد کرد.
دوستانش همگی تصمیم گرفتند این عطر را امتحان کنند و هر کدام بویی از این شیشه کوچک بر روی مچ دست خود زدند. همراه با این محصول، روزشان به یک تجربه به یادماندنی و منحصر به فرد تبدیل شد. این عطر، هر مردی را در راه رویاهایش یاری میکند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی