ناموجود
در یک شب آرام بهاری، آقای حامد تصمیم گرفت به ملاقات دوستان قدیمیاش برود. لباسی مرتب پوشید و بهسراغ عطر محبوبش یعنی عطر ذ بلک گیتار گَمِن رفت. این عطر برای او یادآور روزهایی بود که با دوستانش در کافههای کوچک شهر، ساعتها به گفتگو میپرداختند.
اولین باری که از این عطر استفاده کرد، شوکه شد از اینکه چگونه رایحههای ترش گریپفروت و ریحان بهسرعت فضای اتاق را پر کردند. این ترکیب تازگی خاصی به ادغام میآورد که باعث میشد احساس کند آمادهی هر چالشی در زندگیست.
هنگامی که به کافه رسید، بوی فلفل و هل بهطور ملایمی در هوا پخش شد. دوستانش او را در آغوش گرفتند و از بوی جذاب عطرش به وجد آمدند. برخی از آنها حتی نام عطر را پرسیدند و او با افتخار گفت: این ذ بلک گیتار گَمِن است.
در طول شب، حامد متوجه شد که رایحه گرم و چوبی عطر در انتهای نتها، حسی از صمیمیت و پایداری را به همراه دارد. این ترکیب به او اعتماد بهنفسی میبخشید که باعث میشد بتواند لحظات بیادماندنی دیگری را با دوستانش بسازد.
آن شب، حامد نهتنها وقت خوبی را با دوستانش گذراند، بلکه بیش از پیش به اهمیت انتخاب عطری با کیفیت پی برد. ذ بلک گیتار گَمِن برای او چیزی بیش از یک عطر بود؛ یک همراه همیشگی در ماجراهای زندگیاش، که همیشه احساسی از تازگی و جسارت را برای او به ارمغان میآورد.
سایر تلفظها: ذ بلک گیتار گَمِن, ذ بلک گیتار گَمون, ذ بلک گیتار گامِن, ذ بلک گیتار گامون, دی بلک گیتار گَمِن, دی بلک گیتار گَمون, دی بلک گیتار گامِن, دی بلک گیتار گامون, د بلک گیتار گَمِن, د بلک گیتار گَمون, د بلک گیتار گامِن, د بلک گیتار گامون, ذ بلاک گیتار گَمِن, ذ بلاک گیتار گَمون, ذ بلاک گیتار گامِن, ذ بلاک گیتار گامون, دی بلاک گیتار گَمِن, دی بلاک گیتار گَمون, دی بلاک گیتار گامِن, دی بلاک گیتار گامون, د بلاک گیتار گَمِن, د بلاک گیتار گَمون, د بلاک گیتار گامِن, د بلاک گیتار گامون
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی