در پیچوخمهای یک روز شلوغ و پر از دغدغه، او وارد فروشگاه عطر شد. هوای خنک پاییزی، نمایانگر شباهتهای گلهای تازهشکفته و برگهای خشکیده بود. چشمش در میان قفسهها به عطر تیفانی تیفانی افتاد؛ جواهری خیرهکننده از دنیای عطرها که در نگاه اول همچون الماسی درخشید. تیفانی با طراحی بینظیر پیر دینند، همچون اثری هنری به چشم میآمد.
زمانی که درپوش شیشهاش را برداشت، بوی خاص و ماندگار آن به آرامی فضای فروشگاه را پر کرد. ابتدا نتهای جاننواز انگور سیاه و پرتقال ماندارین او را به باغی جادویی بردند. با هر گام، بیشتر در این عطر گم شد. قدرت جادویی یلانگیلانگ، به همراه ظرافت رز طائف و عطر شکوفههای پرتقال آفریقایی، تلفیقی از زیبایی و قدرت را شکل داده بودند. اما این تنها آغاز ماجرا بود.
با گذر زمان، نتهای پایه عطر تیفانی تیفانی خود را نمایان کردند. گرمای دلنشین چوب صندل، وتیور و وانیل قلب او را به تسخیر درآورد. این ترکیب او را مجذوب کرد و همه خاطرات شیرین و لحظاتی زیبا را به یادش آورد.
همه چیز در این عطر بینقص بود: از ترکیب هارمونیک گلها تا جذابیت چوبیاش. حتی در محیط کاری، بویی آرامشبخش و قوی از او ساطع میشد که به هیچوجه دستنیافتنی نبود. شاید تنها نقد امکانپذیر برای این عطر ناب، قیمت بالای آن بود که دسترسی همگان به این جواهر را محدود میکرد.
تجربه او با عطر تیفانی تیفانی همچون سفر به دنیای خیال، هر روز تازه و نو بود. خاطراتش با این عطر، به مرور زمان همچون یک داستان عاشقانه از قلبش جدایی ناپذیر باقی ماند.
سایر تلفظها: تیفانی تیفانی, تیفانی تیفنی, تیفانی تفانی, تیفانی تفنی, تیفانی تافانی, تیفانی تیفانیّ, تیفنی تیفانی, تیفنی تیفنی, تیفنی تفانی, تیفنی تفنی, تیفنی تافانی, تیفنی تیفانیّ, تافانی تیفانی, تافانی تیفنی, تافانی تفانی, تافانی تفنی, تافانی تافانی, تافانی تیفانیّ, تفانی تیفانی, تفانی تیفنی, تفانی تفانی, تفانی تفنی, تفانی تافانی, تفانی تیفانیّ, تیفنهی تیفانی, تیفنهی تیفنی, تیفنهی تفانی, تیفنهی تفنی, تیفنهی تافانی, تیفنهی تیفانیّ
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی