ناموجود
در یک شب بهاری، آفتاب تازه به غروب نشسته بود و نسیم ملایمی از میان درختان باغ میگذشت. جشنوارهای در حال برگزاری بود و همگان با لباسهایی پوشیده از رنگهای شاد و زنده، در حال لذت بردن از لحظهها بودند. در این میان، نازنین، دوستی قدیمی، با حضور جذاب و بوی دلنشینی همه را محو خود کرده بود.
او در حالی که آرام و مطمئن به سوی ما قدم برمیداشت، در دنیای خاصی از عطر غرق شده بود. عطر تودِی تومارو آلویس واندر اِیوون از همان لحظه ورودش، نشانهای از شگفتی به جا میگذاشت. وقتی از او پرسیدیم که این بوی جادویی چیست، تنها لبخندی زد و گفت: عطر تودِی تومارو آلویس واندر اِیوون.
ترکیبی بینظیر از رایحههای تلخ نارنج و ترنج، اولین چیزی بود که توجه هر کسی را جلب میکرد. در قلب این عطر، نتهای گلی کاملیا، نرولی و رز، همچون گلی که در میانه بهار شکفته است، زنده میشدند. اثر نهایی عطری بود که با نتهای پایه مشک، چوب سدر و بلوط، رایحهای گرم و ماندگار را به ارمغان میآورد.
گویی این عطر نه تنها بویی تازه داشت، بلکه داستانهای نهفتهای از لحظات به یادماندنی و احساسات عمیق را در خود جای داده بود. هرکسی که این عطر را به تن میزد، به راحتی میتوانست از واقعیت فرار کند و به دنیای رؤیایی، پر از زیبایی و امید سفر کند.
همانطور که شب سپری میشد و ستارهها در آسمان به چشمک زدن مشغول بودند، متوجه شدیم که بوی خوش عطر تودِی تومارو آلویس واندر اِیوون همچنان در هوا جریان دارد و هر بار که نسیمی میوزید، این جادو را دوباره زنده میکرد. نازنین با این عطر، نه تنها بویی خاص به ما هدیه داده بود، بلکه لحظهای را برای همیشه در خاطراتمان حک کرده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب