در یکی از روزهای خوش و آفتابی فصل بهار، تصمیم گرفتم به شهر کوچک و زیبایی که کنار دریا قرار داشت سفر کنم. هوای پاک و نسیم ملایم دریا، حس آرامش و تازگی را در وجودم زنده میکرد. در یکی از خیابانهای باریک مرکز شهر، مغازهای کوچک و جذاب نظر مرا به خود جلب کرد. وارد مغازه که شدم، چشمم به صف جعبههای رنگارنگ عطر افتاد. عطری با نام تومیلیو سیلوستر فیبو توجهم را جلب کرد.
بطری این عطر، مانند ترکیبی جادویی از زیبایی و سادگی بود. وقتی بطری را باز کردم، بوی غرقکنندهی سالویا و لیمو همراه با تلالو ترنج به مشامم رسید. چشمانم را بستم و در لحظهای کوتاه، به دنیایی متفاوت قدم گذاشتم.
این عطر، نخستین قدم از سفر عطرین من بود. در لایههای داخلیتر، رایحهی آویشن و اسطوخودوس با برگ بنفشه دست در دست هم رقصیدند و با هر نفسی که میکشیدم، ترکیبشان حس شگفتی را در من زنده میکرد. در نهایت، گلهای یاسمین، مشک و کهربا، دیواری از حس و حال خاص و دلنشین را به وجود آوردند که در اعماق وجودم نشست.
تومیلیو سیلوستر فیبو نه تنها یک عطر، بلکه یک تجربهی زیبا و بیبدیل بود. رایحهی آروماتیک این محصول، به گونهای طراحی شده که هم برای مردان و هم برای زنان مناسب باشد. این جذابیت مشترک باعث شد که تصمیم بگیرم این عطر شگفتانگیز را به خانه ببرم. سفر رویایی من به این مغازه کوچک با تهیه یک بطری تومیلیو سیلوستر فیبو به پایان رسید.
این عطر نه تنها بخشی از خاطرات من از آن روز بهاری بود، بلکه زندگی روزمرهام را نیز با عطر و بویی دلنشین پر کرد. تجربهی این عطر، به من نشان داد چگونه عطرها میتوانند داستانهای بیشماری را روایت کنند و گوشهای از دنیای خاطرات را به ما ببخشند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب