ناموجود
در یک روز آرام بهاری که ترنم نسیم دلپذیرانهای در خیابانهای شهر جاری بود، زنی به نام مهتاب، در حالی که لبخند بر لب داشت، از خانهاش بیرون آمد. او به مهمترین لحظه روزش رسیده بود: استفاده از عطر محبوبش، عطر تریسی الن تریسی. این عطر با رایحهای از جنس گلها، تازه و روحبخش، بویی خاص به زندگیاش میبخشید.
مهتاب هر بار که عطر تریسی الن تریسی را روی پوستش میپاشید، حس میکرد در میان باغی پر از گلهای صد تومانی و نیلوفر آبی قدم میزند. بوی شیرین و لطیف این عطر به او آرامش میداد و او را به خاطرات زیبای کودکیاش میبرد. آن روز، در مسیر رسیدن به محل کار، وی تمام زمان را به یادآوری عزیزترین لحظات زندگیاش با این عطر گذراند.
ترکیب دلربای آلوی شکوفه و شیر بادام در این عطر، بویی متفاوت و جذاب به ادکلن تریسی الن تریسی میبخشید، که با رایحههای دلانگیز چوب صندل و کهربای سفید تکمیل میشد. این نتهای پایه، حس صمیمیت و گرما را به ارمغان میآورد و مهتاب را در حلقهی یادگاران دوستداشتنی میپیچید.
عطر تریسی الن تریسی نه تنها به عنوان عطری برای زنان، بلکه به عنوان یک دوست واقعی، همراه همیشگی مهتاب بود. رایحههایی از زنبق و گل بنفشه در میانهی این عطر، جلوهای از عشق و پایداری را به او القا میکردند. این عطر به تعبیر مهتاب، نمادی از زیبایی و اصالت زنانه بود که همیشه با او همراه میشد.
مهتاب در حالی که وارد محل کارش میشد، مطمئن بود که این عطر نه تنها بویی دلپذیر، بلکه به نوعی نشاندهنده شخصیت و روحیه شاد و پر از امید اوست. عطر تریسی الن تریسی برای او بیش از یک عطر بود، تجسمی از روزهای خوش و لحظههای ناب بهاری که هر روز او را تازه و سرزنده میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب