Designer
Perfumer
Group
Gender
سال عرضه
ناموجود
در قلب شهری شلوغ، زنی به نام ناهید زندگی میکند که عاشق عطر و بوی گلهاست. ناهید همیشه به دنبال عطری بود که بتواند روح گلها را در خود داشته باشد و او را به باغهای پرگل و شگفتانگیزی ببرد که در ذهنش ساخته بود. روزی در یکی از فروشگاههای معروف، با عطری به نام عطر تومولت کریستین لاکروآ آشنا شد.
ناگهان، با اسپری اول، بوی رز و فریزیا همانند نسیم صبحگاهی بر پوستش نشست و قلبش را به تپش انداخت. تومولت با ترکیبی از نتهای نارنگی و پرتقال به شکوهی بینظیر میرسید، انگار که ناهید را به باغی سرسبز دعوت میکرد. این تنها آغاز ماجرا بود. در میانه روز، حضور گرمی از زنبق و هلیوتروپ همراه با رایحهی آرامشبخش رز، او را احاطه کرد.
ناهید حس میکرد هر لحظه در حال تجربهای جدید و دلنشین است. عطر تومولت کریستین لاکروآ با نتهای پایهای از دانه تونکا، پچولی و مشک به حسی دلفریب و ماندگار تبدیل میشد که تا شبانگاه همراهش بود.
این عطر نه تنها حس گلها را به او میبخشید، بلکه جسارتی دوباره و نیرویی بیپایان برای مواجهه با چالشهای زندگی به او میداد. اگرچه برخی از دوستانش معتقد بودند که نتهای پچولی آن بیش از حد خاکی است یا ممکن است که برای برخی زیاده شیرین به نظر برسد، اما ناهید این رایحه را جاودانه و یگانه میدانست که هرگز از خاطرش نمیرود.
عطر تومولت کریستین لاکروآ، با لطافت و چشمنوازیاش، داستانی از گلها و شور زندگی را روایت میکرد. برای ناهید، این عطر تنها یک رایحه نبود؛ بلکه راهی بود به سوی رویاها و خیالهای شیرینش. هر بار که از این عطر استفاده میکرد، حس میکرد که چیزی از درونش شکوفا میشود و وجودش را به باغ گلها میبرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی