ناموجود
شبهای پاریس همیشه داستانهای خاص خود را دارند. اما آن شب، داستان متفاوتی در کوچههای قدیمی و نورانی شهر در حال شکل گرفتن بود. لوسی، زنی با اعتماد به نفس و شیکپوش، قدم در یکی از فروشگاههای معروف عطر در قلب شهر گذاشت. او به دنبال عطری بود که با روحیه و احساساتش هماهنگ باشد؛ چیزی که مثل طلوع صبحی زیبا و رویایی در پاریس، جانفزا و گرم باشد.
چشمان لوسی به شیشهای با طراحی الهام گرفته از شهر عشق خیره شد. نوشته روی آن، آن ماتین ا پاریس آگاتا پاریس بود. او تصمیم گرفت که اطلاعات بیشتری درباره این عطر بیابد. در توصیف این عطر، رایحههای ابتدایی زردآلو و گل نارنگی، به همراه هلو، از خاطرات کودکیاش میگفتند؛ شیرینی روزهای تابستانی که با گرمی دلنشین وانیل و کارامل به پایان میرسید.
با هر بار بوییدن این عطر، لوسی به باغی از گلهای یاسمین و گاردنیا سفر میکرد. رایحههای میانی این عطر، حسی از تازگی و رهایی به او میدادند. در حالی که نتهای پایه چوب صندل، گرمای لازمی را برای روزهای سرد اضافه میکردند. عطر آن ماتین ا پاریس آگاتا پاریس، تجسمی از ترکیب کامل گلهای سفید و میوههای شیرین بود.
لوسی میدانست که این عطر، روحیهی ماجراجویانهاش را تقویت میکند. او شیشه را برداشت و روی مچ دستش اسپری کرد. رایحهی گرم و دلپذیر آن ماتین ا پاریس، همان لحظه او را به سفرهای رویایی در پاریس برد. لوسی با لبخندی پر رضایت از فروشگاه خارج شد و میدانست که هر بار با این عطر همراه باشد، تجربهای نو در انتظار اوست. عطر آن ماتین ا پاریس آگاتا پاریس، تبدیل به همدمی بینظیر برای روزهایش شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب