ناموجود
در یک بعدازظهر آرام بهاری، لیلا در خیابانهای پرجنبوجوش تهران قدم میزد. نسیم ملایمی که با عطر خوش گلهای بهاری آمیخته بود، بر چهره او میوزید. ناگهان، در ویترین یک فروشگاه شیک و مدرن که محصولات برندهای معروف جهان را عرضه میکرد، چشمش به عطر یونیکا آنتونیو کروچه افتاد. گویی یک دعوت خاص او را به داخل میکشاند.
هر نت موسیقیایی این عطر برای لیلا بهنوعی یادآور لحظاتی خاص از گذشتهاش بود. نتهای آغازین با زعفران، تمشک و فلفل صورتی، او را به یاد دوران رنگارنگ و پرشور نوجوانیاش انداخت. قلب یونیکا، با گلهای صدتومانی، رز و یاسمین، به لطافت و زنانهگی بیپایانی میکشید و لیلا را در درون دنیایی رویایی و آرامشبخش غوطهور میساخت.
اما این پایان داستان عطر یونیکا آنتونیو کروچه نبود. نتهای پایه با وجود عود، پچولی و وانیل، به عنوان امضای آن، در خاطرات لیلا باقی ماندند. این ترکیب جادویی، پایداری و اعتماد به نفس را به همراه داشت و او را به ماجراهای جدید دعوت میکرد.
در حالی که از فروشگاه خارج میشد، احساس کرد که این عطر نه تنها بیانگر شخصیت منحصر بهفرد اوست، بلکه او را برای کشف خودش بیشتر آماده کرده است. لیلا میدانست که عطر یونیکا آنتونیو کروچه در کنار او باقی خواهد ماند، همراهی بیپایانی در مسیر زندگیاش، هر بار با ماجراجوییهای نو.
با هر بار استعمال این عطر، اقامت کوتاهی در سرزمین خاطرات و رویاهایش میکرد. این عطر به او یادآور میشد که زندگی چیزی جز لحظات زودگذر نیست؛ لحظاتی که با یک رایحه بینظیر، جاودانه میشوند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب