Unshiu Fettle & Frisson

توضیحات

زندگی در شهری پرجنب‌ و جوش همیشه برای مریم یک چالش بود. اما او راهی پیدا کرده بود تا هر روزش را با انرژی و تازگی آغاز کند. این راز او عطری به نام عطر آنشو فتل اند فریسون بود که هر بار آن را می‌زد، حسی از شادابی و تنوع نظیر هیچ چیز دیگری را تجربه می‌کرد.

یکی از روزهای صبح پاییزی، وقتی بیدار شد و پنجره را باز کرد، صدای وزش نسیم و هوای تازه شهر او را به یاد نت‌های آغازین این عطر انداخت. با اولین اسپری، انفجاری از بوی ماندارین، گریپ‌فروت و لیمو در فضا پیچید. حس مرکباتی آن، او را بلافاصله سرحال آورد و آماده یک روز پر انرژی کرد.

هر گاه که در میانه روز به کارهایش رسیدگی می‌کرد، نیم نگاهی به بطری دوست‌داشتنی‌اش کافی بود تا با عطر یلانگ‌یلانگ، انار و فلفل غرق در دنیای گل‌های زرد و طعم‌دار شود. این حس میانی عطری، او را یاد روزهایی می‌انداخت که در سفرش به یک باغ گل تماشایی در ایران کرده بود.

اما پایان هر روز، زمانی بود که آرامش واقعی از راه می‌رسید. وقتی نوبت به نت‌های پایانی می‌رسید، بوی پاچولی، سرو و آنجلیکا فضایی گرم و چوبی را به اطراف می‌پراکند. این رایحه، مانند یک خواب راحت و آرام بود که او را در آغوش می‌کشید.

عطر آنشو فتل اند فریسون، با ترکیب منحصربه‌فردی از نت‌های اولیه، میانی و پایانی، تجربه‌ای بی‌نظیر را برای مریم فراهم کرده بود. عطری که نه تنها جاذبه‌اش را در پیاده‌روی‌های روزانه او به نمایش می‌گذاشت، بلکه حضورش در محفل‌های دوستانه و کاری را نیز جادویی‌تر می‌کرد.

شاید به همین دلیل بود که او هر روز با لبخندی تازه از خانه بیرون می‌رفت و به دنبال روزی جدید و خاطراتی تازه بود. عطری که همیشه همراهش بود و هیچ‌گاه از او جدا نمی‌شد.