ناموجود
داستان از آنجا آغاز میشود که در یک شب پاییزی، نسیم خنکی از پنجره اتاق وارد شد و به آرامی پردهها را به حرکت درآورد. زهرا در اتاق نشسته بود و به رؤیاهای خاموش خود میاندیشید. او تصمیم گرفت تا با عطر جدیدش، عطر آنتولد غاوالی، دنیای دیگری را تجربه کند.
این عطر با ترکیبی از نتهای پرتقال، اوکالیپتوس و ترنج در ابتدا، کیمیایی از طراوت را به زهرا هدیه داد. گویا نسیم تازهای از باغی اسرارآمیز به سوی او وزیدن گرفته است. نتهای میانی شامل پرالین، کارامل و سرو اطلس، شیرینیای خوشمزه و دلپذیر به فضا میبخشید، انگار که زهرا در میانهی یکی از داستانهای نامرئی زندگی قرار گرفته است.
در همان حال که رایحهی این عطر در اتاق شناخته میشد، زهرا احساس کرد که داستانهای ناگفته و خواستههای پنهان زندگی، ناگهان به شکل خاطراتی زنده جلوی چشمانش ظاهر میشوند. نتهای پایانی شامل کهربا، پچولی، بالزام گورجان و روغن سیپریول یا ناگارموثا، بر جای ماندنیترین اثر را بر قلب و ذهن میگذاشتند؛ همانند طعم لحظههایی که هنوز از آنها نگفتهها و نشنیدهها باقی مانده است.
عطر آنتولد غاوالی، با هنر دستی حمید مرآتیکاشانی، وعدهی داستانهایی را میدهد که نه تنها نمایانگر زیبایی و شکوه عطرهای شرقی است، بلکه به زبان دل آدمی هم سخن میگوید. این رایحه به همراه هارمونی بینقصی از کهربا، شیرینی و کارامل، آزمودنی بینظیر برای زن و مردانی است که خواستار تجربهای متفاوت و فراموشنشدنی هستند. رازهای ناگفته و خاطرات گمگشته، همه در این بطری زیبا جای گرفتهاند. معمایی که تنها با لمس این عطر میتوان به حقیقت پنهانیاش نزدیک شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب