ناموجود
شب درختان تیره و سکوتی دلنشین میان جنگلهای بارانی برقرار بود. در کنار آتش کوچک، زنی نشسته بود و به شیشهای از عطر وانیل نوآر ایو روشه خیره شده بود. شیشهی زیبا و محتوی عطری که حضورش را در هوا پر کرده بود و هر کسی را به دنیایی از رمز و راز میبرد.
عطر وانیل نوآر ایو روشه، همانند پلی میان دنیای واقعی و دنیای خیال عمل میکرد. با هر نفسی که از آن حس میشد، سفری بیپایان به دنیای زیبایی و ظرافت آغاز میگردید. عطر با رایحهای از سه نوع وانیل گرانبها ساخته شده بود. وانیل بوربانی که با لطافتش جذابیتی خاص به تجربه میبخشید، وانیل تاهیتی که با نرمی و گلبو بودنش دلنشین بود، و وانیل اوگاندایی که حس چوبی و تند خود را به نمایش میگذاشت.
هر بار که زن به این رایحه نفس میکشید، درونش حس آرامشی عمیق نفوذ میکرد. این عطر نه تنها به عنوان یکی از عطرهای اختصاصی مجموعه Secrets d’Essences شناخته میشد، بلکه به خاطر استفاده از مواد طبیعی و واقعی مورد تحسین خاصی قرار داشت.
ذرات عطر در هوا مخلوط میشدند و در کنار رایحه چوبی و گلبو، نوای دلانگیزی از وانیل را به جا میگذاشتند. اغلب، حس میشد که این رایحه نه آنقدر شیرین بود که همگان توقع داشتند و نه آنقدر تند که تصور میشد. بلکه، ترکیبی از این دو را به طرز شگفتانگیزی به نمایش میگذاشت.
زن، شیشه عطر را دوباره در دستانش میگرفت و با ذوقی که ناشی از حس و حال مثبت تجربه شده بود، کمی از آن را روی دست میزد. هر بار این کار را انجام میداد، از طراوت و جذابیت عطر وانیل نوآر ایو روشه لذت میبرد. عطر، همچون قصهای پیچیده و دلنشین، روایتی از دنیای عطرها را در ذهن تداعی میکرد که هنوز پایان نداشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب