ناموجود
صبح زود بود و امیر راهی ساحل میشد. او همیشه فرصتی را پیدا میکرد تا آرامش و تازگی طبیعت را با تمام وجود حس کند. هوای خنک صبحگاهی دریا، امیر را به یاد عطر محبوب خود، عطر وارانجیان میرا، میانداخت؛ عطری که همیشه حس تازهای از زندگی را در او زنده میکرد.
وقتی امیر از این عطر استفاده میکرد، احساس میکرد در میانه موجهای خروشان دریاست. نتهای ابتدایی از اوزونی و علف دریایی لبخند بر لبانش میآورد. این ترکیب با ترشی بکرامیوت و گریپ فروت تکمیل میشود که حس طراوت بینظیری داشت. اما این فقط آغاز ماجرا بود.
در میانهی روز، عطر وارانجیان میرا به مرزی از رایحههای دلنشین میرسید. قصه با کلارِی سیج و یاسمن پیچیدهتر میشد. در همان حال، گشنیز و گل شمعدانی، به همراه رایحههای هل و میخک، فضایی گرم را ایجاد میکردند. امیر احساس میکرد میان گلهای بهار رقصان است، در حالی که باد ملایم صبحگاهی او را نوازش میداد.
بخش پایانی این اکسیر جادویی، با نتهای چوبی صندل و چوب گایاک آغاز میشود. رایحه چوب سدر و نعناع هندی، به همراه خزه بلوط، به طرز هنرمندانهای حس خاکی را افزایش میدهد. این ترکیب با عنبر سائل و مشک، گرما و لطافت خاصی به وجود میآورد.
عطر وارانجیان میرا تنها یک عطر نبود؛ بلکه تجربهای بود که هر باری که به پوست امیر مینشیند، او را از واقعیت جدا و به دنیای دیگری میبرد. دنیایی که با هر نفس، او را به جستجویی بیانتها در میان موجهای زندگی دعوت میکند. به همین دلیل است که وارانجیان میرا، همیشه انتخاب اول امیر بود. هر بار که بوی آن را حس میکرد، سفری نو برای او آغاز میشد.
سایر تلفظها: وارانجیان میرا, وارانجیان میره, وارانجیان میرَه, وارانجیان میرّا, وارانجیان مِرا, وارانجیان مِره, وارانجیان میرَ, وارانگیان میرا, وارانگیان میره, وارانگیان میرَه, وارانگیان میرّا, وارانگیان مِرا, وارانگیان مِره, وارانگیان میرَ, وارانگیَن میرا, وارانگیَن میره, وارانگیَن میرَه, وارانگیَن میرّا, وارانگیَن مِرا, وارانگیَن مِره, وارانگیَن میرَ, وارانژین میرا, وارانژین میره, وارانژین میرَه, وارانژین میرّا, وارانژین مِرا, وارانژین مِره, وارانژین میرَ, وارانژان میرا, وارانژان میره, وارانژان میرَه, وارانژان میرّا, وارانژان مِرا, وارانژان مِره, وارانژان میرَ, وارانژینان میرا, وارانژینان میره, وارانژینان میرَه, وارانژینان میرّا, وارانژینان مِرا, وارانژینان مِره, وارانژینان میرَ