ناموجود
روزی روزگاری، مردی به نام آرمان با عطری خاص و بینظیر آشنا شد. او همیشه دنبال چیزی بود که شخصیت منحصر بفردش را بازتاب دهد. پس از تحقیقات فراوان، عطر وتیور نویر رویال لایم برمودا را پیدا کرد. این عطر از همان ابتدا او را مجذوب خود کرد.
در اولین ملاقات با این عطر، رایحهای از چوبهای جنگلی و خاکی به مشامش رسید که احساس نزدیک و طبیعی بودن را در او ایجاد کرد. فوراً تصویری از یک جنگل سبز و مرطوب در ذهنش شکل گرفت. اما این پایان ماجرا نبود. سپس نت مرکباتی با حالتی تند، جان تازهای به رایحه بخشید. همین ترکیب بود که آغاز جدیدی را در ذهن آرمان تصویر کرد و به او انرژی بخشید که هر روز با اشتیاق شروع کند.
آرمان به یاد روزی افتاد که در یکی از شبهای خاطرهانگیز تابستانی که آسمان پرستاره بود، این عطر را استفاده کرد. همان شبی که ملاقات با فردی جدید و ماجراجویی در انتظارش بود. نتهای کهربایی گرم و شکوفههای ظریف گلی، لباسهای سادهاش را به چیزی جذاب و خاطرهانگیز تبدیل کردند. این عطر، حضور آرمان را در آن شب ماندگار کرد.
او میدانست این عطر بیشتر از یک ترکیب ساده از رایحههای گوناگون است، بلکه داستانی است که فصل به فصل به شخصیت او اضافه میکند. هر گام او را به سمت مقصدی ناشناخته و هیجانانگیز هدایت میکرد. وتیور نویر رویال لایم برمودا، برای او نه فقط یک عطر، بلکه یک جوهره بود – جوهرهای که او را در جمع متمایز میکرد.
آرمان به دوستانش هم پیشنهاد کرد این داستان جذاب را تجربه کنند؛ شاید عطر وتیور نویر رویال لایم برمودا جادهای جدید برایشان باز کند. حالا، هر بار که این عطر را میپوشید، خود را برای یک ماجراجویی دیگر مهیا میدید. همه چیز از یک شیشه عطر آغاز شد اما به تجربیاتی بیپایان منتهی گشت. این چیزی است که تنها یک عطر خاص میتواند به انسان هدیه کند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی