روزهای گرم تابستان در شهر پراکنده بودند؛ نسیمی لطیف از میان خیابانهای پرجنبوجوش عبور میکرد. تازه وارد دنیای عطرها شده بود و هر روز چیز جدیدی کشف میکرد. او همیشه به دنبال عطری بود که بتواند روحیه و احساساتش را به تصویر بکشد.
یک روز، زمانی که در بوتیکی کوچک با قفسههای پر از شیشههای درخشان عطر قدم میزد، چیزی خاص توجهش را جلب کرد. عطری با نام عطر وایبرنزا ادیکشن اِسیکا گوشهای از چشمانش را تسخیر کرد. با طراحی ظریف و بستهبندی چشمنوازش، این عطر نیاز به تجربه ناشناختهای را در او بیدار کرد.
با باز کردن درب شیشه، رایحه بینظیری فضا را پر کرد. آغازگر قصه این عطر، نتهای میوهای و سرزنده لیکور و کاسیس بودند که مثل اولین جرعهای از نکتار زندگی تازه و شادابیبخش به نظر میرسیدند. قهرمان داستان ما محکمتر شیشه را گرفت و نفس عمیقتری کشید. نتهای میانی گلبرگهای رز بهآرامی ظاهر شدند، طراوتی لطیف و آرامشبخش به ارمغان آوردند که همچون چشماندازی از یک باغ گل رؤیایی به نظر میرسید.
هر چه زمان گذشت، عطر وایبرنزا ادیکشن اسیکا به لایههای عمیقتر و پیچیدن در نتهای گرم و سنگین عود حرکت کرد. این نتهای عمیق، گرما و اقتدار را به همراه داشتند و اکسیری شگفتانگیز و نابی از زندگی بودند که از دل طبیعت به او هدیه شده بودند. او متوجه شد که وایبرنزا ادیکشن اِسیکا یک عطر معمولی نیست؛ بلکه داستانی است برجسته از تأثیرات متفاوت که در امتداد روز، همانند یک سفر بینظیر، او را همراهی میکند.
خاطره آن روز با رایحه بینظیر عطر وایبرنزا ادیکشن اِسیکا همواره در ذهنش باقی ماند. انتخابی که نهتنها او را محصور کرد بلکه تبدیل به امضای شخصی او در میان دوستان و آشنایانش شد. اکنون، این عطر همراه همیشگی او در روزهای خاص و فراموشنشدنیاش است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب