ناموجود
داستان روزی تابستانی، در قلب شهری پرهیاهو آغاز میشود؛ جایی که طراوت هوای صبحگاهی با عطر ویکتوریا سیکرت هیونلی سامر دو هزار و پانزده ویکتوریا سکرت در هوا پیچیده بود. این عطر خاص که تنها در تابستان قابل دسترسی است، جایگاهی خاص در میان عطرهای مجموعه هیونلی دارد.
در یکی از این روزهای داغ تابستان، سارا تصمیم گرفت به گشت و گذاری در قلب شهر برود. او به محض ورود به فروشگاه ویکتوریا سکرت، به سمت قفسهای کشیده شد که عطر ویکتوریا سیکرت هیونلی سامر دوهزاروپانزده ویکتوریا سکرت را به نمایش گذاشته بود. شیشه مات و شفاف آن با مایعی به رنگ صورتی کمرنگ، از دور جذابیت خاصی داشت.
سارا با نگاهی مشتاق، کمی از این عطر را روی مچ دستش اسپری کرد. در آن لحظه، همه چیز تغییر کرد. بوی شاداب و برانگیزانندهی برگاموت سبز به آرامی جای خود را به رایحههای دلنشین و پودری زنبق داد. با هر نفس، حس تازگی و زندهدلی در وجودش جریان مییافت.
این عطر یادآور روزهایی بود که خورشید در اوج آسمان میدرخشید و بوی گلهای تازه در فضا پیچیده بود. قاصدی از دنیای معطر و زنانه که نمیتوانست در برابرش مقاومت کند. سارا از اینکه این عطر نه تنها یادآور تابستان که نمادی از زنانگی و احساسی لطیف بود، لذت میبرد.
سرانجام، سارا با لبخند و قلبی پر از شادی، تصمیم گرفت این تجربه را با خود به خانه ببرد. با هر باری که شیشهی عطر را میدید، لحظهای از آن روز تابستانی زیبا و احساس فراگیر آن یادآوری میشد. عطر ویکتوریا سیکرت هیونلی سامر دوهزاروپانزده ویکتوریا سکرت یک تجربهی ناب بود که در خاطرش جاودانه میماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب